@article { author = {قاسمی, فرهاد}, title = {}, journal = {Foreign Relations}, volume = {4}, number = {4}, pages = {-}, year = {2013}, publisher = {Institute for Strategic Research Expediency Discernment Council}, issn = {2008-5419}, eissn = {2588-6541}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {رهیافتی نظری بر دیپلماسی منطقه‌ای: واحدهای تجدیدنظرطلب در گذار چرخه سیستمی قدرت}, abstract_fa = {دیپلماسی به عنوان یکی از ابزارهای مهم در تحقق اهداف و منافع ملی کشورها در سیستم بین‌الملل، از همان ابتدا به عنوان یکی از موضوعات مهم و دغدغه‌های اصلی در روابط بین‌الملل مطرح بوده است. اما با توجه به ویژگی‌های سیستم بین‌الملل، از جمله چرخه قدرت در آن، پیوند بین دیپلماسی و چنین چرخه‌ای از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. البته این موضوع ارتباط زیادی به دیپلماسی منطقه‌ای کشورهای تجدیدنظرطلب دارد. در همین راستا مقالۀ حاضر بر محور این پرسش اساسی شکل می‌گیرد که چرخه سیستمی قدرت همراه با الگوهای نظم و نقاط عطف موجود در آن، چه فرصت‌ها و محدودیت‌هایی را برای کشورهای تجدیدنظرطلب و مخالف نظم حاکم در پی داشته و پیامدهای آن برای دیپلماسی چنین کشورهایی چگونه است؟ بر این اساس، ما بر این باوریم که به دلیل ماهیت واقع‌گرایانه سیستم جهانی، پیوند نزدیکی میان چرخه قدرت و دیپلماسی برقرار است. در این میان الگوهای متعددی از نظم از جمله نظم هژمونیک، مهارکننده، کنسرت، موازنه قوا و بی ساختار شکل می‌گیرد که کشورهای تجدید نظر طلب سعی در گذار از آن برای دستیابی به موقعیت برتر دارند؛ لذا با چالش‌های متعددی روبه‌رو می‌شوند که می‌توان آن را در قالب جنگ سرد مفهوم سازی نمود و دیپلماسی بایستی پاسخ‌گوی آن باشد. در این میان دیپلماسی شبکه‌ای از جمله مدل‌های دیپلماسی کارآمد در این عرصه می‌باشد. در این مقاله با توجه به این موضوع، مدل دیپلماسی شبکه‌ای دولت‌های تجدید نظر طلب را در مراحل گذار چرخه قدرت ترسیم می‌نماییم.}, keywords_fa = {دیپلماسی منطقه‌ای,گذار قدرت,سیاست‌گذاری دیپلماتیک,دیپلماسی دفاعی,دیپلماسی عمومی,دیپلماسی شبکه‌ای}, url = {https://frqjournal.csr.ir/article_123600.html}, eprint = {https://frqjournal.csr.ir/article_123600_d553198b8d4fe62aa4ee6aaf9b4631de.pdf} } @article { author = {عراقچی, عباس and سبحانی, مهدی}, title = {}, journal = {Foreign Relations}, volume = {4}, number = {4}, pages = {-}, year = {2013}, publisher = {Institute for Strategic Research Expediency Discernment Council}, issn = {2008-5419}, eissn = {2588-6541}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تقابل سرد در آسیا؛ پیامد رویکرد نظامی جدید امریکا در آسیا ـ پاسفیک}, abstract_fa = {چین طی 10 سال گذشته به شدت رشد کرده و پیش‌بینی می‌شود طی دهه‌های آتی، این رشد تداوم پیدا کند. امریکا نگران است که رشد فزاینده اقتصاد چین در خدمت نیروی نظامی آن کشور قرار گیرد و چین را به هژمون در آسیا با ظرفیت هژمونی در جهان تبدیل کند که در هر دو حالت، تهدید کننده منافع امریکا و متحدان آن در آسیا- پاسفیک خواهد بود. امریکا برای رفع و یا کاهش این نگرانی در قبال چین، رویکرد همکاری - تقابل را در پیش گرفته است. براساس استراتژی جدید نظامی امریکا، این کشور در نظر دارد حضور نظامی خود در آسیا - پاسفیک را تقویت کند. امریکا در جست‌وجوی برقراری موازنه جدیدی از قدرت در آسیا است و تلاش می‌کند از طریق مهار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی چین این موازنه را برقرار سازد.}, keywords_fa = {امریکا,چین,استراتژی دفاعی,برتری جویی,همکاری,تقابل سرد}, url = {https://frqjournal.csr.ir/article_123601.html}, eprint = {https://frqjournal.csr.ir/article_123601_b70c1ff2bf4b59bdeb38a0a642718855.pdf} } @article { author = {کوهکن, علیرضا}, title = {}, journal = {Foreign Relations}, volume = {4}, number = {4}, pages = {-}, year = {2013}, publisher = {Institute for Strategic Research Expediency Discernment Council}, issn = {2008-5419}, eissn = {2588-6541}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {واکاوی دلایل ضعف لابی‌های ایرانی در آمریکا}, abstract_fa = {سیاست خارجی آمریکا به صورت یک تعامل پیچیده میان گروه‌های ذی‌نفوذ، لابی‌ها، سیاستمداران و تصمیم‌گیران حاکم تنظیم می‌شود که در این روند نقش لابی‌ها بسیار پررنگ و مهم است. به همین جهت، اکثر گروه‌های ذی‌نفع دارای لابی‌هایی در آمریکا هستند. اما ایرانیان از وجود یک لابی قدرتمند بی‌بهره‌اند. سؤال اصلی این نوشتار، چرایی نبود یک لابی موثر ایرانی در آمریکاست. در پاسخ به این سؤال، دو دسته پاسخ وجود دارد که یکی مربوط به وضعیت و مشکلات ایرانی‌تباران ساکن آمریکا و دیگری مربوط به عملکرد جمهوری اسلامی است. بخش نخست، پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه‌ای و بخش دوم بر اساس پیمایشی است که با استفاده از نظرات مسئولان ارشد ایرانی به انجام رسیده است. بر اساس نتایج این نوشتار، اکثر موانع موجود بر سر راه ایجاد یک لابی قدرتمند ایرانی که منافع ایران را در آمریکا پیگیری کند به صورتی است که با برنامه‌ریزی صحیح و داشتن ساختاری منسجم می‌توان آنها را از پیش رو برداشت و در جهت تغییر سیاست آمریکا نسبت به ایران حرکت نمود.}, keywords_fa = {لابی,لابی ایران,ایرانیان ساکن آمریکا,ایالات متحده}, url = {https://frqjournal.csr.ir/article_123602.html}, eprint = {https://frqjournal.csr.ir/article_123602_a9642ac20ad8df7663b70b91b18d2def.pdf} } @article { author = {بهمنش, حسین and امیر نیاکوئی, سید}, title = {}, journal = {Foreign Relations}, volume = {4}, number = {4}, pages = {-}, year = {2013}, publisher = {Institute for Strategic Research Expediency Discernment Council}, issn = {2008-5419}, eissn = {2588-6541}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بازیگران معارض در بحران سوریه: اهداف و رویکردها}, abstract_fa = {با شکل‌گیری بحران سیاسی در سوریه، بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای براساس منافع و علایق خود جهت‌گیری‌های مختلفی را در رابطه با این کشور، که اهمیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده‌اند. در این میان تلاش پیگیر برخی دولت‌ها برای اعمال فشار و ساقط کردن حکومت اسد، از جلوه‌های بارز تحولات سوریه محسوب می‌شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این مقاله به دنبال آن است تا با ارائه چهارچوبی نظری، به واکاوی انگیزه‌های مهم‌ترین بازیگران بین‌المللی که خواهان سقوط نظام حاکم در سوریه هستند، بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که نقش و انگیزه‌های مهم‌ترین بازیگران بین‌المللی معارض با نظام سوریه چیست؟ البته با توجه به گستردگی بازیگران معارض، تنها به امریکا، عربستان و ترکیه که تاثیرگذارترین بازیگران نیز محسوب می‌شوند، پرداخته شده است. یافته‌های مقاله حاکی از آن است که منافع سه کشور فوق در سوریه، به سطح بالایی از همپوشانی رسیده است؛ امریکا به دنبال تضعیف جبهه مقاومت به نفع رژیم صهیونیستی است، عربستان به دنبال گسترش نقش‌آفرینی و جلوگیری از نفوذ ژئوپولیتیکی و ایدئولوژیکی ایران در منطقه است و در نهایت، ترکیه گسترش نفوذ در خاورمیانه و اعاده گذشته تاریخی خود را دنبال می‌کند. در این میان، جلوگیری از گسترش قلمرو ژئوپولیتیکی ایران، فصل مشترک انگیزه‌های بازیگران فوق می‌باشد.}, keywords_fa = {سوریه,خاورمیانه,امریکا,ترکیه,عربستان,ژئوپولیتیک,نظم قطبی چندقطبی}, url = {https://frqjournal.csr.ir/article_123603.html}, eprint = {https://frqjournal.csr.ir/article_123603_e856018dd7b6818cc5b1161f248b8d6d.pdf} } @article { author = {موسوی شفائی, سیدمسعود and قلی‌زاده, عبدالحمید}, title = {}, journal = {Foreign Relations}, volume = {4}, number = {4}, pages = {-}, year = {2013}, publisher = {Institute for Strategic Research Expediency Discernment Council}, issn = {2008-5419}, eissn = {2588-6541}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نظریه سیکل قدرت؛ چارچوبی برای تحلیل فرایند افول قدرت نسبی ایالات متحده و خیزش چین}, abstract_fa = {خیزش چین و ظهور آن به عنوان بازیگر تاثیرگذار بین‌المللی به یک واقعیت انکارناپذیر در چند دهه اخیر تبدیل شده است. دستیابی چین به چنین موقعیتی علاوه بر آنکه معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای را دستخوش تغییر ساخته، ایالات متحده را نیز با شرایط و مقتضیات جدیدی مواجه کرده است. در این راستا نوشتار حاضر در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که ارتقای قدرت چین در حوزه‌های مختلف چه تاثیری بر نقش این کشور در عرصه سیاست جهانی و به ویژه در روابطش با ایالات متحده داشته است؟ پژوهش پیش رو در چارچوب نظریه سیکل قدرت و نقش و بر مبنای منحنی‌های مستخرج از داده‌های آماری مربوط به قابلیت‌های ملی دو کشور درصدد آزمون این فرضیه است که ظهور چین در قرن حاضر، زمینه‌های عدم تعادل میان قدرت رو به فزونی و نقش محدود آن را فراهم ساخته و به بروز چالش‌های مهم سیاسی و اقتصادی میان این کشور و ایالات متحده انجامیده است؛ از این رو، چنان‌چه امریکا از پذیرش نقش چین در عرصه بین‌المللی سرباز زند، علاوه بر این‌که احتمال بروز درگیری و مناقشه میان دو کشور افزایش خواهد یافت، به افول و انحطاط قدرت نسبی ایالات‌متحده بیشتر دامن خواهد زد. مقاله حاضر ضمن بررسی مقایسه‌ای شاخص‌های رشد و افول، به تحلیل جایگاه دو کشور بر اساس مستندات نظریه پرداخته و در نهایت راهکارهای فراروی امریکا در جهت مواجهه با وضعیت جدید را مورد ارزیابی قرار داده است.}, keywords_fa = {نظام بین‌الملل,چالش,هژمونی برتر,قدرت نسبی,قدرت نوظهور,سیکل قدرت}, url = {https://frqjournal.csr.ir/article_123604.html}, eprint = {https://frqjournal.csr.ir/article_123604_1020244de1cff7925aa584f19b36a1c4.pdf} } @article { author = {ملایی, اعظم and مظاهری, محمدمهدی}, title = {}, journal = {Foreign Relations}, volume = {4}, number = {4}, pages = {-}, year = {2013}, publisher = {Institute for Strategic Research Expediency Discernment Council}, issn = {2008-5419}, eissn = {2588-6541}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {اشغال عراق (2003-٢٠١١) از دیدگاه نظریه‌های روابط بین‌الملل خردگرایی واقع‌بینانه در برابر انسان‌گرایی فمینیستی}, abstract_fa = {در پی حمله نظامی ایالات متحده امریکا و کشورهای متحد آن به عراق در سال 2003، مجموعه ای از خشونت‌ها و درگیری‌های قومی - مذهبی و عملیات‌های تروریستی متعدد در این کشور صورت گرفت که تا به امروز نیز ادامه دارد. در این مقاله با کمک گرفتن از دو تئوری واقع گرایی و فمینیسم به بررسی علمی پیامدهای جنگ عراق پرداخته شده است. هدف این مقاله روشن ساختن این مسئله است که دو نظریه واقع گرایی و فمینیسم چگونه نتایج اشغال عراق را تحلیل می‌کنند و کدامیک قدرت تبیین بهتری دارند. نویسندگان پس از بررسی دیدگاه های این دو نظریه روابط بین‌الملل به این نتیجه رسیده‌اند که رویکرد واقع گرایی در زمینه‌ مباحث خرد گرایی (سود و هزینه)، توازن قوای منطقه پس از اشغال و قدرت و منافع آمریکا در جنگ عراق از توان تحلیلی بالایی برخوردار است. فمینیسم نیز به لحاظ هستی شناسی و روش شناسی خاص خود که باعث توجه به نقش افراد و گروه های قومی- مذهبی و همچنین مباحث جنسیتی و اخلاقی در جنگ عراق می‌گردد، توانایی تبیین بخشی از نتایج جنگ عراق را دارد که از دیدگاه واقع‌گرایان پنهان می‌ماند.}, keywords_fa = {فمینیسم,توازن قوا,نگرش اندرونی بیرونی,دولت کارامد}, url = {https://frqjournal.csr.ir/article_123605.html}, eprint = {https://frqjournal.csr.ir/article_123605_177d59f2a360650980c8a19beb44c33b.pdf} } @article { author = {حاجی ناصری, سعید and ابراهیم اسدی حقیقی, سید}, title = {}, journal = {Foreign Relations}, volume = {4}, number = {4}, pages = {-}, year = {2013}, publisher = {Institute for Strategic Research Expediency Discernment Council}, issn = {2008-5419}, eissn = {2588-6541}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {واکاوی نقش طبقه متوسط جدید در جنبش اجتماعی مصر}, abstract_fa = {با گسترش مشکلات اقتصادی و فشار سازمان‌های بین‌المللی، سادات و مبارک رو به سیاست‌های نئولیبرال اقتصادی آوردند. انجام این سیاست نیاز به گسترش متخصصانی داشت که دانشگاه آنها را پرورش می‌داد. با گسترش دانشگاه‌ها نیاز به گسترش ابزارهای نوین ارتباطی بیش از پیش احساس شد. سادات و مبارک، خواستۀا ناخواسته، طبقه متوسط جدیدی را گسترش دادند که روز به روز بر قدرت آنها افزوده می‌شد. نوشتار حاضر درصدد پاسخگویی به این سئوال است که طبقه متوسط جدید چه نقشی در جنبش اجتماعی مصر ایفا کرد؟ فرضیه مقاله مطرح می‌سازد که مهم‌ترین بازیگر در شکل‌گیری و تداوم جنبش اجتماعی مصر، طبقه متوسط رو به افول بود که در نتیجۀ سیاست‌های انفتاح رشد یافت. این سیاست‌ها به گسترش طبقه متوسط (در مفهوم غربی آن) ختم نشد بلکه به گسترش طبقه متوسط رو به افول ختم شد. این طبقه برخلاف طبقه متوسط در جهان غرب که از شأن و جایگاه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برخوردار است، تنها از شأن فرهنگی برخوردار بود. در نتیجه، این جنبش اعتراضی در جهت برطرف ساختن نیازهای اقتصادی و سیاسی طبقه متوسط رو به افول و رسیدن به آزادی و عدالت بود.}, keywords_fa = {مصر,طبقه متوسط رو به افول,انفتاح,اقتدارگرایی و رسانه}, url = {https://frqjournal.csr.ir/article_123606.html}, eprint = {https://frqjournal.csr.ir/article_123606_829c0997b9f6c6fa151c1124af8a27d9.pdf} } @article { author = {عبدخدایی, مجتبی}, title = {}, journal = {Foreign Relations}, volume = {4}, number = {4}, pages = {-}, year = {2013}, publisher = {Institute for Strategic Research Expediency Discernment Council}, issn = {2008-5419}, eissn = {2588-6541}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {درآمدی بر نظریه‌پردازی دینی روابط بین‌الملل}, abstract_fa = {اهمیت تدوین نظریه دینی روابط بین‌الملل، این سئوال را فرارو نهاده است که چگونه می‌توان برمبنای منابع معتبر و روش علمی مقبول اندیشمندان دینی، به نظریه‌ای منسجم دست یافت؛ به گونه‌ای که انتظارات جامعه علمی روابط بین‎الملل را نیز پاسخگو باشد؟ با این وجود، نفوذ تفکر دین‌گریز در این قلمرو علمی و ابهامات ناشی از مفهوم و جایگاه علمی تئوری دینی بر این مباحث سایه افکنده است. نوشتار حاضر به عنوان مدخلی بر نظریه‌پردازی دینی روابط بین‌الملل تلاش می‌نماید تا دو سئوال اساسی را بررسی نماید. نخست آنکه چرا نمی‌توان در فهم و تبیین مناسبات بین‌الملل به نظریه‌های موجود این علم اکتفا نمود؟ دیگر آنکه نظریه دینی روابط‌ بین‌الملل از چه ماهیت دیسیپلینی برخوردار است؟ از این رهگذر با تفکیک میان نظریه‎پردازی و امکان‌سنجی آن در حوزه تئوری دینی روابط بین‌الملل، اهمیت و ضرورت دو سطح از فعالیت را تبیین نموده و با تشریح جغرافیای بحث، درصدد است تا جایگاه این نوع نظریه پردازی در مباحث علوم اجتماعی و نسبت آن با دیگر دانش‌های این حوزه و سایر دانش‌های اسلامی، و ماهیت دیسیپلینی نظریه دینی روابط بین‌الملل را تشریح نماید.}, keywords_fa = {نظریه دینی,نظریه پردازی,نظریه‌های روابط بین‌الملل,الهیات اجتماعی,علم دینی}, url = {https://frqjournal.csr.ir/article_123607.html}, eprint = {https://frqjournal.csr.ir/article_123607_9dcd10ad27222a9eb54cdebbc077243a.pdf} }