پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـام
فصلنامه روابط خارجی
2008-5419
2588-6541
13
4
2022
02
20
هویت گرایی و نظم منطقه ای خاورمیانه
693
714
FA
ابراهیم
متقی
گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران
emottaghi@ut.ac.ir
امین
معینی
گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران
amin_moeini@yahoo.com
رابطه میان هویت و نظم منطقه ای در سالهای پس از جنگ سرد و بین المللی شدن منازعات قومی اهمیت یافت. هویت گرایی، پس از پایان نظام دوقطبی، در نقاط مختلف جهان از جمله خاورمیانه، قفقاز و بالکان، بی ثباتی دولت ها و تشدید پویش های امنیتی منطقه ای و بین المللی را در پی داشت. این تحولات، کنش گروه های هویت گرا و تاثیر آن در سطوح فراملی را در کانون توجه پژوهشگران و سیاست گذاران قرار داد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مشخصا به دنبال پاسخ به این پرسش است که کنش نیروهای هویت بنیاد خاورمیانه چه تاثیری بر شکل گیری و تحول الگوهای نظم منطقه ای دارد؟ گروه های هویت بنیاد فروملی و فراملی بازیگران اصلی محیط امنیتی خاورمیانه بوده که با تضعیف یا دگرگونی ساختار دولت ها و شکل دهی به ائتلاف های منطقه ای و بین المللی بر الگوهای نظم منطقه ای موثرند.
هویت,نیروهای هویت بنیاد,نظم منطقه ای,جامعه شناسی تاریخی,خاورمیانه
https://frqjournal.csr.ir/article_146121.html
https://frqjournal.csr.ir/article_146121_502450a5559490b820a7d5b082669c4d.pdf
پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـام
فصلنامه روابط خارجی
2008-5419
2588-6541
13
4
2022
02
20
موقعیت هژمونیک دلار آمریکا و چشم انداز چالش آن توسط یورو و یوآن
715
753
FA
غلامرضا
کریمی
دانشیار گروه روابط بین الملل، دانشگاه خوارزمی
karimi.mehraj@yahoo.com
محمد
نصیرزاده
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی
تهران
m.nasirzadeh2019@gmail.com
سید سعید
میرترابی
0000-0003-3697-2672
گروه روابط بین الملل-دانشکده حقوق و علوم سیاسی-دانشگاه خوارزمی -تهران-ایران.
saeedmirtorabi@gmail.com
ایالات متحده امریکا پس از جنگ جهانی دوم، با دستیابی به جایگاه قدرت اول اقتصادی ونظامی جهان و در حالی که رهبری جهان سرمایه داری را بر عهده گرفته بود، موفق شد، واحد پولی خود یعنی دلار را به عنوان ارز مرجع بین المللی مطرح سازد. امروز نیز دلار ایالات متحده بنا بر سنجه های موجود، همچنان موقعیت هژمونیک خود را در نظام پولی و مالی بین المللی حفظ کرده است. در قرن جدید، رخدادهایی همچون عرضه پول واحد یورو، بحران مالی 2008، و تلاش پیگیر چین برای بین المللی کردن واحد پول خود، هنوز نتوانسته اند، موقعیت هژمونیک دلار را با چالشی جدی مواجه سازند. در همین راستا، دغدغه اصلی مقاله، جستجوی عوامل تدام بخش هژمونی دلار در نظام مالی وپولی بین المللی است. فرضیه ای که در این راستا مورد آزمون قرار گرفته این است که تداوم هژمونی دلار آمریکا متکی بر قدرت ساختاری این کشور در دو حوزه اقتصادی و سیاسی و مبتنی بر عواملی همانند عمق بازار سرمایه، سهولت دسترسی به دلار، تعهدات امنیتی و اعتماد بوده که بهصورتی همافزا، زمینه تثبیت و تداوم هژمونی این ارز را فراهم کرده است. مقاله نشان می دهد که فقدان این عوامل در ارتباط با یورو و یوان، مانع از تبدیل شدن آنها به ارزهای هژمونیک شده است. یافته این تحقیق برای کشور ما که بهشدت با تنگناهای ناشی از تحریمهای مالی ناشی از جایگاه هژمونیک دلار در اقتصاد بینالمللی امروز روبرو است، حائز اهمیت بسیاری است.
هژمونی دلار,یوان,یورو,اقتصاد سیاسی بینالملل,ایالات متحده امریکا
https://frqjournal.csr.ir/article_146122.html
https://frqjournal.csr.ir/article_146122_92ecf2b94a1a9fdd48405d5497a848e7.pdf
پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـام
فصلنامه روابط خارجی
2008-5419
2588-6541
13
4
2022
02
20
جایگاه ایران در آینده ژئوپلیتیک انرژی عراق
755
784
FA
علی
آدمی
دانشگاه علامه طباطبایی
aliadami@atu.ac.ir
مرتضی
شکری
دانشگاه علامه طباطبایی
morteza.shokri63@gmail.com
این مقاله به پویشهای ژئوپلیتیک انرژی عراق و تحولات سیاسی و اقتصادی جهانی و منطقهای مترتب بر آن در آینده میپردازد. هدف نویسندگان تحلیل روندهای کلان مؤثر بر صنعت انرژی عراق بهمنظور ارائه تصویری روشن از آینده کنشگری ایران در ژئوپلیتیک انرژی این کشور است. سیاست عراق مبنی بر تنوعبخشی بر مبادی واردات انرژی، توسعه زیرساخت انرژیهای تجدید پذیر، گسترش سرمایهگذاری خارجی و درعینحال تحریمهای اقتصادی ایالاتمتحده امریکا، ازجمله روندهای اثرگذار در آینده کنشگری ایران در ژئوپلیتیک انرژی عراق است. بر این اساس، سؤال مقاله این است که کلانروندهای سیاسی و اقتصادی حاکم بر بازار انرژی عراق، چه تأثیری بر جایگاه ایران در آینده ژئوپلیتیک انرژی این کشور خواهد داشت؟ استدلال نویسندگان این است که تداوم روندهای سیاسی و اقتصادی کلان موجود در میانمدت، موجب میشود مزیت انحصاری ژئوپلیتیک ایران در شبکه اقتصاد انرژی عراق با چالش مواجه شود. روش پژوهش مبتنی بر تحلیل روند بوده است.<br />واژگان کلیدی: ژئوپلیتیک انرژی، انرژیهای تجدید پذیر، قدرتهای بزرگ و تحریم.
"ژئوپلیتیک انرژی","عراق","انرژیهای تجدید پذیر","قدرتهای بزرگ ","تحریم" " "
https://frqjournal.csr.ir/article_146123.html
https://frqjournal.csr.ir/article_146123_cee973bfbb281110fe8e18fe45acad58.pdf
پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـام
فصلنامه روابط خارجی
2008-5419
2588-6541
13
4
2022
02
20
سیاست انحصارطلبی انرژی روسیه و راهبرد ژئوانرژی اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی
785
820
FA
تاج الدین
صالحیان
دکتری تخصصی روابط بین الملل دانشگاه گیلان. استادیار دانشگاه ادبیات و علوم انسانی ایلام
salehiyant@yahoo.com
مهدی
پادروند
دانش اموخته ارشد روابط بین الملل از دانشگاه گیلان
padervand.mahdi@gmail.com
سمیرا
اکبری
دانشجوی دکتری حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
samiraakbari1394@gmail.com
در پیش گرفتن رویکرد انزواگرایی روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث افزایش دامنه نفوذ غرب به حیات خلوت این کشور شده است. این امر کشور روسیه را برآن داشته است تا با ابزارهای مختلف به مقابله با این نفوذ برخیزد. ازجمله ابزارهای مورد توجه مسکو میتوان به انحصارطلبی اشاره کرد. چنانچه این کشور تلاش دارد که انحصار انتقال انرژی این منطقه به بازارهای بینالمللی در جهت تأمین منافع و وابستگی بیشتر اتحادیه اروپا را در اختیار خود داشته باشد. لذا این پژوه در راستای پاسخ به این سوال برآمده است که راهبرد اتحادیه اروپا در قبال انحصارطلبی تولید و انتقال انرژی آسیای مرکزی به وسیله روسیه چه خواهد بود. فرضیه مطرح شده چنین بیان میدارد که اتحادیه اروپا به منظور خارج کردن انحصار انرژی مسکو درآسیای مرکزی ، در صدد سرمایهگذاری در میادین انرژی این کشور و همچنین ایجاد یک همگرایی اقتصادی-سیاسی در این منطقه میباشد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی تبیینی و اطلاعات لازم به شیوه کتابخانهای جمعآوری گردیده است.
انحصارطلبی روسیه,اتحادیه اروپا,آسیای مرکزی,انرژی نفت و گاز,ژئوپلیتیک انتقال انرژی
https://frqjournal.csr.ir/article_146124.html
https://frqjournal.csr.ir/article_146124_7ce3da75205cdeb830cb932283ddcd8d.pdf
پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـام
فصلنامه روابط خارجی
2008-5419
2588-6541
13
4
2022
02
20
راهبرد رسانه ای آمریکا در مورد برنامه هسته ای ایران ( 2020-2017)
821
846
FA
سهیر
سعیدزاده
دانشجوی دکتری روابط بین الملل، دانشگاه آزد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
s.saeidzadeh@gmail.com
مهناز
گودرزی
دانشیار گروه روابط بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، ایران، نویسنده مسئو ل
m.goodarzi@khuisf.ac.ir
فائزه
تقی پور
دانشیار گروه علوم ارتباطات و کسب و کار ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد اصفهان (خوراسگان)، ایران
f.taghipour@khuisf.ac.ir
در طی یک سده اخیر رسانه از جمله مهمترین عرصههای رقابت قدرتهای جهانی بوده و بهخصوص در طول دو دهه اخیر، فضای مجازی به عنوان یکی از روبهرشدترین بخشهای رسانه وارد عرصه تاثیرگذاری در روابط بینالملل گشته است. فضای مجازی، اصطلاحی نسبتا جدید است که برای تعریف گسترهای از ابزارها یا فناوریهای شبکهای مورد استفاده قرار میگیرد. جنبههای تاثیر رسانه و فضای مجازی بر سیاست خارجی، با توجه بـه نقـش آن در مناسبات میان دولتها، سازمانهای بینالمللی و سیاستمداران، از حوزههای تأثیرگذار و چالشبرانگیز است که زمینه را برای انعکاس اولویتها، ارزشها و ایدههای آنان فراهم نموده است. با توجه به اهمیت برنامه هستهای در راهبرد آمریکا نسبت به ایران، مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که راهبرد رسانهای ایالات متحده در قبال برنامه هستهای ایران در فاصله سالهای 2017 تا 2020 چه بوده است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از نظریههای مرتبط با فضای مجازی به بررسی تحلیل مضمون راهبرد رسانهای و فضای مجازی آمریکا درباره برجام در فاصله سالهای 2017 تا 2020 بپردازد. برای پاسخ به این مسئله با استفاده از روش کیفی و بکارگیری تحلیل شبکه مضامین، تلاش شده تا راهبرد رسانهای آمریکا از مهمترین شبکه اجتماعی مورد استفاده رئیسجمهور وقت این کشور دونالد ترامپ استخراج گردد. یافتههای این پژوهش بیانگر شش مضمون اصلی در خصوص راهبرد رسانهای آمریکا در مورد مسئله برجام و ایران است که عبارتند از: «تهدید و ارعاب»، «تحقیر و توهین»، «توسل به قانون»، «خودستایی»، «سرخوردگی و اذعان به شکست» و «ایرانهراسی».
آمریکا,راهبرد رسانه ای,فضای مجازی,ایران,برجام,تحلیل مضمون
https://frqjournal.csr.ir/article_146125.html
https://frqjournal.csr.ir/article_146125_969af5d72d9ad3716f502a23bb8a338c.pdf
پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـام
فصلنامه روابط خارجی
2008-5419
2588-6541
13
4
2022
02
20
تبیین زمینههای روابط ژئوپلیتیکی در منطقه خلیج فارس
847
878
FA
بهادر
زارعی
دانشگاه تهران
b.zarei@ut.ac.ir
سید مهدی
موسوی شهیدی
دانشگاه تهران
s.m.mousavi1990@ut.ac.ir
روابط ژئوپلیتیک روابط میان واحدهای سیاسی بر اساس زمینه وبسترهای جغرافیایی است. مقیاسها در روابط ژئوپلیتیک در سه سطح بینالمللی، منطقهای و جهانی قرار دارد. این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی سعی در شناسایی مهمترین بسترها و زمینههای روابط ژئوپلیتیک میان واحدهای سیاسی در مقیاس منطقهای خلیجفارس دارد. شناسایی بسترها و زمینههای روابط کشورهای واقع در منطقه خلیج فارس بدلیل جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیکی این منطقه در ساختار قدرت جهانی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش ابتدا نظریهها و رویکردهای روابط مورد بررسی قرار گرفته و فصل مشترک آنها در راستای شناسایی زمینههای تاثیرگذار بر روابط کشورها استخراج گردیده است و سپس این مولفهها در ارتباط با خلیجفارس پیاده سازی شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مهمترین بسترها و زمینههای روابط ژئوپلیتیک میان کشورها در منطقه خلیجفارس در چهار بعد هیدروپلیتیک، ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر قرار دارد. مهمترین بسترهای تاثیرگذار بر روابط کشورها نیز شامل موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه، ادعاهای سرزمینی کشورهای منطقه نسبت به یکدیگر، ایدئولوژیکگرایی موجود در منطقه، ساختار ژئوپلیتیک دو قطبی، رویکرد امنیتی متعارض کشورها، کمبود آب و رودخانهها مرزی مشترک، کدهای ژئوپلیتیک متعارض، رقابت برای هژمونی منطقهای میان ایران و عربستان، عدم توافق در برخی از مرزهای دریایی مشترک، وجود تنگه استراتژیک هرمز، وزن ژئوپلیتیک نابرابر کشورهای منطقه، عدم موفقیت در شکلگیری یک سازمان منطقهای جامع، پیوندهای مذهبی و قومی میان کشورهای منطقه قرار دارد.
ژئوپلیتیک,ژئوکالچر,هیدروپلیتیک,ژئواکونومیک,خلیجفارس
https://frqjournal.csr.ir/article_146126.html
https://frqjournal.csr.ir/article_146126_dbfb76c31d58e9a48d967e74bba70e37.pdf
پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـام
فصلنامه روابط خارجی
2008-5419
2588-6541
13
4
2022
02
20
تحلیل مقایسه ای سیاست خارجی آمریکا و روسیه در قبال اقلیم کردستان عراق و تاثیر آن بر ایران
879
901
FA
رحیم
بوداغی
دانشجوی دکترای علوم سیاسی، پردیس علوم و تحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
karobodaghi@yahoo.com
حامد
محقق نیا
0000-0002-0079-0984
استادیار گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
mohagheghnia7877@gmail.com
روح الله
شهابی
استادیار گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
roohollah.shahabi@yahoo.com
شیوا
جلال پور
استادیار گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
shiva_jalalpoor@yahoo.com
اقلیم کردستان عراق به دلیل اهمیت منابع نفتی و قرار گرفتن در همسایگی چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه، مورد توجه قدرتهای بزرگ بوده است. این منطقه پس از سقوط صدام و به ویژه با شروع بحران سوریه، در محاسبات منطقه ای قدرتهای فرامنطقه ای از قبیل ایالات متحده و روسیه جایگاه خاصی یافته است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که سیاست خارجی آمریکا و روسیه به عنوان قدرت های فرامنطقه ای به عنوان یک کشور همسایه در قبال اقلیم کردستان عراق چه بوده است و این سیاست چه تاثیری بر ایران داشته است؟ فرضیه مقاله این است: در حالی که عامل ژئوبلیتیک انرژی وجه مشترک سیاست خارجی دو قدرت فرامنطقه ای آمریکا و روسیه در قبال کردستان عراق بوده، با این حال رویکرد دو کشور نسبت به اقلیم کردستان در بعد ژئواستراتژیک متفاوت بوده است. در حالیکه مناسبات قدرت منطقه ای و پویش های درونی آن شکل دهنده به سیاست خارجی ایالات متحده در قبال اقلیم کردستان بوده است، مناسبات ساختاری قدرت در نظام بین الملل و به ویژه رقابت با ایالات متحده تعیین کننده روابط روسیه با اقلیم کردستان بوده است.
اقلیم کردستان عراق,ایالات متحده آمریکا,سیاست خارجی,ایران,امنیت ملی,روسیه
https://frqjournal.csr.ir/article_146127.html
https://frqjournal.csr.ir/article_146127_511e0fd32091e9fc7dc118a714bb0127.pdf
پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـام
فصلنامه روابط خارجی
2008-5419
2588-6541
13
4
2022
02
20
نخبگان سیاسی و صورتبندی گفتمانی اعتدال در سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران (1400-1392)
903
934
FA
محمد
قیصری
0000-0002-2651-6545
دانشجوی دکتری
mosari83@gmail.com
محمود
نقدی پور
دکتری تاریخ
mnaghdipoor92@gmail.com
علیرضا
باقری
فارغ التحصیل
alirezabagheri90@gmail.com
نخبگان سیاسی، نقش اساسی در صورتبندی و جهتدهی به گفتمانها دارند؛ بهگونهای که یکی از نقشهای نخبگان، پویش نهادینگی سیاسی و بسط حوزه سیاست و مشروعیتبخشیدن به پویاییها و تحولات سیاسی در قالب گفتمانهاست. برای این منظور، نخبگان سیاسی دالهای گفتمان پیشین را با طردکردن، به حوزه گفتمانگونگی سوق داده و گفتمان جدید را حول دال مرکزی بنا میکنند. از طرفی، سیاستخارجی ازجمله حوزههایی است که تحت تاثیر تحولات داخلی کشورها و دگرگونی گفتمانی حاکم بر آن متحول میشود. بر این اساس غلبه گفتمان اعتدال در دهه 1390، موجب تحول در رویکرد سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران شد. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که نخبگان سیاسی چه تاثیری بر شکلگیری، صورتبندی و جهتدهی به گفتمان حاکم در دوران روحانی داشتهاند؟ برای بررسی این موضوع، از یک رویکرد تلفیقی، با کاربست دو نظریه نخبگان و تحلیل گفتمان بهره برده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که گفتمان اعتدال با غلبه و اثرگذاری نخبگان حوزه سیاستخارجی، اساسا به یک خوردهگفتمان در عرصه سیاستخارجی با محوریت دال مرکزی «تعامل با جهان خارج» فروکاسته شد. از این جهت، این گفتمان نه در تقابل با کلیت گفتمان پیشین، بلکه در تخاصم با وجوه تقابلی و ماجراجویانه آن در حوزه سیاستخارجی به ویژه در ارتباط با غرب شکل گرفت و توانست در دهه 1390 به گفتمانی هژمونیک تبدیل شود. با خروج ایالاتمتحده امریکا از برجام و حوادث پس از آن، این گفتمان سلطه هژمونیک خود را از دست داده و به حاشیه رانده شد
نخبگان سیاسی,گفتمان,اعتدال,سیاست خارجی,حسن روحانی
https://frqjournal.csr.ir/article_146128.html
https://frqjournal.csr.ir/article_146128_c7f70905b2e1271653ad659b594eb236.pdf