2024-03-29T03:41:42Z
https://frqjournal.csr.ir/?_action=export&rf=summon&issue=16994
فصلنامه روابط خارجی
روابط خارجی
2008-5419
2008-5419
1392
5
3
تأثیر اشغال نظامی افغانستان بر روابط پاکستان با قبایل آن با تاکید بر ملیگرایی قوم بلوچ (2012-2004)
حنیفه
ریگی
ناصر
هادیان
احیای جنبش ناسیونالیستی بلوچ در پاکستان از سال 2004 به بعد، به یکی از منابع تهدید امنیت داخلی این کشور و امنیت ملی همسایگان آن از جمله ایران، تبدیل شده است که تبیین آن اهمیت ویژهای دارد. هدف این پژوهش نشان دادن تأثیرات اشغال نظامی افغانستان پس از سال 2004 بر روابط داخلی پاکستان با قبایل پشتون و بلوچ در پاکستان است، یعنی عملاً در اینجا به تعاملات منطقهای و تأثیر آن بر امور داخلی پاکستان توجه میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که درگیریهای داخلی و جنبشهای قومی در یک کشور، تنها تحتتأثیر سیاستهای داخلی نیستند بلکه تحتتأثیر تحولات کشورهای همسایه نیز میباشند. ادعای اصلی پژوهش پیشرو آن است که اشغال نظامی افغانستان و رویآوری پاکستان به جنگ با نیروهای طالبان، فضای مناسبی را برای درگیری قبایل با حکومت مرکزی پاکستان و خصوصا احیای جنبش ملیگرای بلوچ در پاکستان فراهم آوردهاست.
جنبش قومی بلوچ
اشغال افغانستان
مناطق قبایلی فدرال پاکستان
القاعده
طالبان افغان
طالبان پاکستانی
2013
09
23
https://frqjournal.csr.ir/article_123624_240fec153dd1e282ad7c5bce11631114.pdf
فصلنامه روابط خارجی
روابط خارجی
2008-5419
2008-5419
1392
5
3
تحدید اعمال تحریمهای اقتصادی در پرتو ضوابط حقوقبشر، قواعد رقابت و حقوق اجتماعی
الهام
امینزاده
وحیده
غلامی
امروزه توجیه وضع و اعمال اکثر تحریمهای اقتصادی با داعیههای حفظ حقوقبشر و اجبار به اجرای آن در دولت هدف (هدف وضع تحریم) است. با این همه نگاهی دقیقتر به آثار ناشی از تحریمها و همچنین موفقیت یا شکست آنها در دستیابی به منظور خود، نمایان میسازد که تحریمها ابزار مناسبی برای ارتقای حقوقبشر نیستند. این وسیله ناکارآمد، آثار سوئی دارد که میتواند به تنزل حقوقبشر در کشور هدف بینجامد. این اثر غالبا به دلیل وابستگی حقوقبشر به سطح درآمد دولتها بروز مییابد؛ زیرا یک دولت باید منابع مالی کافی داشته باشد تا بتواند آموزش، بهداشت، اشتغال و سایر هنجارهای حقوقبشری را ارتقا دهد.; در این میان بدیهی است که تجارت اصلیترین مسیر و اساسیترین وسیله برای دستیابی به منابع ثروت است تا بتوانیم وضعیت حقوقبشر را در یک کشور ارتقا دهیم. لذا وقتی تحریمهای اقتصادی این مسیر را سد میکند، نمیتوان انتظار داشت به اعتلای حقوقبشر بینجامد. با توجه به این مسئله به نظر میرسد به ضوابط حقوقبشری و همچنین ضوابط حقوق رقابت و حقوق اجتماعی، باید از منظری نو نگریست؛ منظری که بتواند محدودیت بر سر راه اعمال تحریمهای اقتصادی ایجاد کند.;
تحریمهای اقتصادی
حقوقبشر
حق تجارت
حقوق رقابت
استاندارهای اجتماعی
حق دسترسی به محاکم
حقوق افراد خصوصی
2013
09
23
https://frqjournal.csr.ir/article_123625_28b440d801fdca1b5f1fe44661f69e63.pdf
فصلنامه روابط خارجی
روابط خارجی
2008-5419
2008-5419
1392
5
3
رابطه نگرش دینی و سیاست خارجی ادراکی: تحلیل رمزگان عملیاتی بازرگان و احمدینژاد
مجید
بهستانی
با استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، مفروض براین است که بازیگرانی دیندار مناصب اصلی حکومت را برعهده بگیرند. بنابراین میتوان این انتظار را داشت که همانگونه که باورها و شخصیت افراد در ادراکات و تصمیمات آنها اثرگذار است، باورهای دینی بازیگران جمهوری اسلامی ایران بر ادراکات ایشان اثر بگذارد. در این مقاله با بکارگیری روش تحلیلمحتوا و ابزارهای تحلیل رمزگان عملیاتی و تحلیل نگرش دینی، تلاش میشود به این پرسش پاسخ دادهشود که چگونه نگرش دینی فرد بر سیاست خارجی ادراکی وی اثر میگذارد؟ به بیان دیگر، آیا میتوان ادراکات سیاستمداران در عرصه سیاست خارجی را به کمک نگرش دینی ایشان معنادار کرد؟ برای این منظور از میان کارگزاران جمهوری اسلامی، مهدی بازرگان و محمود احمدینژاد برگزیده شدند که به لحاظ ادراکی نسبت به نظام بینالملل، در ظاهر تفاوتهای عمیقی با یکدیگر دارند. آشکار میشود اگرچه هر دو کارگزار نسبت به نظام بینالملل بدبین هستند، ولی احمدینژاد گرفتار هراس و بدبینی بیشتری است و بر قدرت کارگزار بیش از ساختار و سازمان توجهدارد. در الگوی نگرش دینی نیز برای بازرگان و احمدینژاد به ترتیب «الگوی انسان مختار ملی» و «الگوی انسان فطرتجوی بیمکان» استنباط شد که زمینه مناسبی برای تحلیل چرایی تفاوت نوع شخصیتی این دو در سیاست خارجی ادراکی فراهم میکند.
سیاست خارجی ادراکی
تحلیل رمزگان عملیاتی
تحلیل نگرش دینی
روانشناسی سیاسی شناختی
مهدی بازرگان
محمود احمدینژاد
2013
09
23
https://frqjournal.csr.ir/article_123626_d24b6c26918fdc89137c4da0f9265837.pdf
فصلنامه روابط خارجی
روابط خارجی
2008-5419
2008-5419
1392
5
3
عربستان: کنشگر منطقهای در بستر روابط ویژه
حسین
دهشیار
در طی بیش از دو دهه گذشته، دولت عربستانسعودی سیاست خارجی انفعالی و حفظ وضع موجود در هر شرایطی و هزینههای مترتب در منطقه را به مرور از چشمانداز استراتژیک خود دور ساختهاست. در طی دهههای متمادی که این کشور با دو خطر موجودیتی در سطح منطقهای و بینالمللی روبرو بود، رهبران سیاسی حاکم، امکانپذیرترین و شدنیترین سیاست را همان پیروی از خطمشیهای انفعالی و نزدیکی وسیع و همهجانبه با امریکا در راستای این درک قراردادند. اما از زمان محرزشدن افول جنگ سرد عربی در منطقه و پایان جنگ سرد در سطح بینالمللی، عربستان تغییر عمدهای را در قلمرو سیاست منطقهای خود، پیریزی کرد. ; عملکرد دولت عربستانسعودی از زمان پایان رسمی و غیررسمی این دو جنگ سرد و بالاخص اقدامات این کشور در رابطه با جنبشهای اجتماعی در جهان عرب، به طور مشخص و بارزی تجلیگر جایگزینی سیاستهای انفعالی با سیاستهای کنشگرایانه و پیشقدمی در برهمزدن وضع موجود در صورت توجیهپذیر بودن آن است. ; سئوال مقاله این است که چه الزامات و مولفههایی عربستانسعودی را به سوی ایفای نقش بازیگر کنشگر و فعال در سطح منطقه و تلاش برای تأثیرگذاری فزونتر بر معادلات قدرت در صحنه داخلی کشورهای منطقه سوق دادهاست. ; فرضیه مقاله بر این ایده استوار است که به دنبال افول جنگ سرد عربی در سطح منطقه و پایان جنگ سرد در سطح نظام بینالملل که محو خطر موجودیتی علیه عربستان را رقمزد، در طی بیش از دو دهه گذشته عربستانسعودی سیاست بسط نفوذ سیاسی و اشاعه ارزشهای موردنظر را که در بستر جنبشهای اجتماعی شکلگرفته در جهان عرب فرصت تجلی وسیعتر را پیدا کرده بود، پیگرفتهاست. ;
جنگ سرد عربی
جنگ سرد بینالمللی
پانعربیسم
محور محافظهکار
محور رادیکال
چتر امنیتی
2013
09
23
https://frqjournal.csr.ir/article_123627_85f82c0ca974bf1d0c6d0bb2b25dcab5.pdf
فصلنامه روابط خارجی
روابط خارجی
2008-5419
2008-5419
1392
5
3
بررسی روند مدیریت بحران مربوط به جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی در سالهای 1971 - 1968 با نگاهی به تئوری پختگی بحران زارتمن
سید
محمد ساداتی نژاد
سئوال اصلی مقاله حاضر این است که آیا بحران مربوط به جزایر سهگانه در سال 1971، همزمان با خروج نیروهای بریتانیا از خلیجفارس، از مولفههای تئوری پختگی بحران زارتمن برای حل نهایی برخوردار بود و در صورت مثبت بودن پاسخ، شروع مجدد بحران در سال 1992 چگونه ارزیابی میشود؟ فرضیه مقاله این است که بحران مربوط به جزایر از تمامی ویژگیها و مولفههای لازم برای پختگی شامل پختگی بحران، رسیدن زمان، وجود فرمول حل کننده و وجود میانجی صادق و حل آن در سال 1971 بهرهمند است؛ منتهی خلل در مولفه چهارم این نظریه یعنی وجود میانجی صادق (بریتانیا)، موجب حل نشدن کامل بحران و باقی ماندن زمینههای ظهور مجدد بحران شد.
مدیریت بحران
خلیجفارس
جزایر ایرانی
زارتمن
2013
09
23
https://frqjournal.csr.ir/article_123628_59a5ff99fe96bf15939cadf050cda110.pdf
فصلنامه روابط خارجی
روابط خارجی
2008-5419
2008-5419
1392
5
3
تحلیل شیوهها و فنون سخنرانی اوباما در مبارزات انتخاباتی امریکا
منصور
رحمانی
بررسی و مطالعه متن سخنرانیهای اوباما و نحوه ارائه آن از سوی وی در مبارزات انتخاباتی امریکا نشان میدهد که باراک اوباما مهارتها و فنونی را در این سخنرانیها بکاربرده است که دیگر نامزدهای ریاستجمهوری فاقد چنین مهارتهایی بودهاند. بررسی سخنرانیهای اوباما گویای آن است که وی از روشهای نهفته و پنهانی استفاده کردهاست که ریشه در فنون ارتباطی روانشناختی، ناشی از روشهای میلتون اریکسون و الگوی ارتباطی «برنامهریزی عصبی-زبانی»، داشته است. هدف این مقاله بررسی و تحلیل سخنرانیهای اوباما در دو دوره انتخاباتی است. لذا پرسش اصلی این است که وی چگونه توانست با استفاده از روشها و فنون ارتباطی میلتون اریکسون و «برنامهریزی عصبی-زبانی» در برقراری ارتباط با مخاطبان امریکایی موفق شده و آرای بیشتری را در هر دو انتخابات به خود اختصاص دهد؟ به این منظور، نویسنده مقاله برخی سخنرانیهای مهم و کلیدی را که اوباما در مبارزات انتخاباتی دو دوره ارائه دادهاست، از نظر ساختار و فنونی که وی در هر سخنرانی استفاده کردهاست، مورد بررسی قرار میدهد، تا فهم دقیقی از چگونگی موثر بودن شیوههای سخنرانی اوباما ارائه شود. این مقاله در عین اینکه به استفاده از این شیوهها توسط اوباما میپردازد، اثرات عمیق شیوههای پیچیده میلتون اریکسون و الگوی ارتباطی «برنامهریزی عصبی-زبانی» در جذب افکار عمومی رأیدهندگان را مورد بررسی قرارمیدهد.
امریکا
باراک اوباما
انتخابات
فنونسخنرانی
شیوههای نفوذ
افکار عمومی
میلتون اریکسون
ان ال پی
2013
09
23
https://frqjournal.csr.ir/article_123629_37016837034b75da7dfabdd62c9be0c5.pdf
فصلنامه روابط خارجی
روابط خارجی
2008-5419
2008-5419
1392
5
3
ایران و قدرت ساختاری غرب
زهرا
توحیدی
محسن
شریعتینیا
مقاله حاضر معطوف به تبیین رویکرد غرب (امریکا و اتحادیه اروپا) در قبال ایران در 8 سال مصادف با دولتهای نهم و دهم (1392-1384) است. نویسندگان به بررسی این پرسش پرداختهاند که چگونه مجموعه غرب که درگیر بحران عمیق اقتصادی است و قدرت نسبی آن رو به کاهش است، قادر به واردآوردن فشارهای استراتژیک به کشورهایی همچون ایران است؟ از آنجا که سیاست بینالملل قلمرو بازی قدرت است، نویسندگان استدلال کردهاند که غرب در این دوران قدرت ساختاری خود -به معنای قدرت تعیین قواعد بازی دیگران و شکلدهی به انتخابهای سایرین- که گونهای انحصاری و نادر از قدرت است را علیه ایران به کار گرفتهاست. ; در این چهارچوب، غرب در قالب تحریمها تلاش کرده تا در چهار ساختار مالی، دانش، امنیتی و تولیدی، دسترسی ایران به منابع مورد نیاز را محدود و در مواردی قطع نماید. از منظر نویسندگان، ساختارهای مالی و تولیدی بیش از سایر ساختارها در این دوره علیه ایران به کار گرفتهشدهاند. ; در نهایت نویسندگان استدلال کردهاند که با توجه به ماهیت قدرت ساختاری و ناکارآمدی ابزارهای سنتی برای مواجهه با آن، گزینه ممکن و مطلوب پیشروی ایران، بهرهگیری حداکثری از ابزارهای دیپلماتیک و شکلدهی به نوعی «تعامل سازنده» با هدف اقناع جامعه بینالمللی نسبت به اهداف استراتژیک این کشور است. ;
قدرت ساختاری
ایران
غرب
تعامل سازنده
اقناع
2013
09
23
https://frqjournal.csr.ir/article_123630_83ab8843dbce40c671c4c6f9629afb14.pdf
فصلنامه روابط خارجی
روابط خارجی
2008-5419
2008-5419
1392
5
3
مثلث روابط میان ایران، آلمان و اتحادیه اروپا
داوود
کیانی
مقاله حاضر به بررسی نقش و جایگاه ایران در سیاست خارجی آلمان و تاثیر دولت آلمان بر سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران میپردازد. در حقیقت، هدف اصلی این مقاله بررسی این مسئله است که آیا ایران میتواند از ظرفیت آلمان برای توسعه روابط با اتحادیه اروپا، کاهش تنشها و اختلافات فی مابین و تامین نیازهای صنعتی و سرمایهگذاری تکنولوژیک خود بهرهگیری کند. میتوان چنین عنوان نمود که از یکصد و پنجاه سال گذشته به این سو، به تدریج نوعی روابط ویژه میان ایران و آلمان در جمع دول اروپایی شکل گرفتهاست؛ روابطی که حتی تحولات شگرف سیاسی نیز نتوانسته است مانع از گسترش آن شود. اگرچه آلمان نقشی کلیدی در توسعه روابط میان ایران و اتحادیه اروپا دارد، لیکن عوامل بازدارندهای همچون اوجگیری تنش میان ایران و کشورهای غربی، به ویژه امریکا و انگلیس، در خصوص موضوعاتی همچون فعالیتهای هستهای ایران میتواند تلاشهای آلمان را در این زمینه کمفروغ و حتی بیاثر نماید.
روابط ویژه ایران و آلمان
سیاست خارجی اتحادیه اروپا
نهادگرایی نولیبرال
سیاست تغییر از طریق مراوده
تحریمهای فراگیر
2013
09
23
https://frqjournal.csr.ir/article_123631_2ea0d750556ba782231b05b6e35c0397.pdf