پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54193420111222امکان سنجی و تأثیر تشکیل سازمان کشورهای صادرکننده گاز(اوجک) بر همگرایی و ارتقای امنیت، قدرت و سایر منافع کشورهای صادرکننده گاز123568FAحسین پوراحمدیJournal Article19700101با عنایت به پیوستگی عمیق منافع ملی، امنیت و توسعة بازیگران جهانی به مؤلفة انرژی در زمان حال و آینده و با در نظر گرفتن این مسئله که هیچ بازیگری هر قدر هم که توانمند باشد، به تنهایی از پسِ تدبیر بازار جهانی نفت و گاز برنمیآید، لزوم همگرایی کشورها در چارچوب نهادهای بینالمللی جهت اتخاذ تصمیمات مشترک و همسو و حفظ ثبات و امنیت بازار به نحوی که تأمینکنندة منافع همگان بهویژه قدرت و امنیت آنان باشد، اجتناب ناپذیر مینماید. بنابراین، لزوم تکرار الگوی اوپک برای گاز و پایهگذاری نهادی که بتواند با ساماندهی به فرایند تولید و صادرات و نیز همسو کردن سیاستهای فروشندگان، پاسخگوی تقاضای رو به گسترش در بازار این حامل استراتژیک انرژی باشد، هر روز بیشتر احساس میشود. هر چند مجمع کشورهای صادر کننده گاز از سال 2001 پا به عرصه نهاده است، ولی در این مقاله چشم انداز ایجاد یک سازمان از کشورهای صادر کننده گاز که الزامات و دستاوردهای سازمانی و جهانی آن در حوزه گاز و انرژی بتواند تحولات گسترده ای برای کشورهای صادر کننده و نیز مصرف کنندگان جهان در پی داشته باشد، مورد نظر است. هدف اصلی این مقاله امکانسنجی ایجاد و تأثیرات کارکرد سازمان کشورهای صارکننده گاز در نظام اقتصاد جهانی و نیز نقش و تأثیر این سازمان در تحقق همگرایی میان اعضا و تأمین قدرت، امنیت و منافع اقتصادی و استراتژیک تولیدکنندگان و صادرکنندگان گاز در نقطه کانونی مطالعه است. در این نوشتار با بهرهگیری از رویکرد اقتصاد سیاسی بینالملل و در چارچوب نظریه نئولیبرالیسم نهادگرا در پی پاسخ به این سؤال اصلی هستیم که تشکیل سازمان کشورهای صادرکننده گاز چگونه بر همگرایی و گسترش رفتار جمعی اعضا و نیز ارتقای قدرت، امنیت و سایر منافع آنان، بهویژه جمهوری اسلامی ایران تأثیر خواهد گذاشت؟https://frqjournal.csr.ir/article_123568_6c8f4b144816d675167b9009b2a64c7e.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54193420111222اهداف و ابعاد دیپلماسی انرژی چین123569FAگلتاب دارابیمسعود موسوی شفاییJournal Article19700101وابستگی روزافزون کشورها به منابع انرژی، باعث تقویت جایگاه امنیت انرژی در عرصه سیاسی و دیپلماتیک شده و رقابتهای بینالمللی بر سر دسترسی به این منابع را تشدید کرده است. همین مسئله تأثیرات فراوانی بر اولویتبندی اهداف سیاست خارجی کشورها برجای گذاشته است. امروزه کشورها با بهرهمندی از دیپلماسی انرژی تلاش میکنند، تا حد امکان بدون استفاده از زور، منافع و امنیت انرژی خود را در این عرصه تأمین کنند. چین نیز با توجه به رشد بالای اقتصاد و مصرف روزافزون انرژی، تلاشهای عمدهای در این زمینه انجام داده است و اکنون متغیر انرژی به عنوان یکی از عوامل اصلی جهتدهنده سیاست خارجی این کشور محسوب میشود. در این مقاله، به نگرانیهای عمده چین در حوزه انرژی و جایگاه آن در دستگاه سیاست خارجی چین پرداخته شده است. چین به عنوان یکی از مصرفکنندگان عمده انرژی در جهان، با استفاده از ابزار دیپلماسی انرژی در خاورمیانه، آسیای مرکزی، آفریقا و آمریکای لاتین، نگرانی عمده خود را در خصوص امنیت انرژی تا حدودی مرتفع ساخته است. این کشور تلاش کرده، جهتگیری سیاست خارجی خویش را بر مبنای منافع اقتصادی تنظیم کند و در این میان به دلیل جایگاه ویژه انرژی در رشد اقتصادی، تامین امنیت انرژی نقش بسیار مهمی در سیاست خارجی آن پیدا کرده است.https://frqjournal.csr.ir/article_123569_e14ef15d14fe1fccbab6e18ac47d435b.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54193420111222بایستگیهای ژئواکونومیک توسعه منطقه جنوب شرق ایران123570FAمحسن خلیلیJournal Article19700101گسترش امنیت و رسیدن به توسعه پایدار، بهعنوان کارویژه اصلی دولتها، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در واقع «امنیت» و «توسعه» دو مفهوم بههم پیوسته هستند. جنوب شرق ایران با دارا بودن ظرفیتهای ژئوپلیتیک فوقالعادهای همچون اقتصادی، امنیتی، وحدت ملی، دسترسی، ارتباطات منطقهای و بینالمللی، واجد کارکردهای تولیدکننده قدرت در کشور است. ایران در مرزهای شرقی خود با وجود امکانات اقتصادی و موقعیت ژئواکونومیک ویژه، با اختلافات قومی/ مذهبی، ناامنی و فقر روبروست. بنابراین، امنیت و به همراه آن، توسعه پایدار در این منطقه نیز، با تهدید مواجه شده است. به نظر میرسد، توسعه آینده کشور با توجه به موقعیت جغرافیایی و ساحلی دریای عمان، به طراحی و برنامهریزی سیاستهای کارآمد و بهرهگیری بهینه از کارکردهای منطقه جنوب شرق کشور وابسته شده است. در این مقاله، پس از طرح پرسشی با این مضمون که در تدوین راهبرد توسعه جنوب شرق، جایگاه کریدور شمال/ جنوب چگونه ارزیابی میشود، این فرضیه مورد پژوهش قرار میگیرد که رونقِ کریدور شمال/ جنوب، سرآغاز توسعه پایدار جنوب شرق ایران است که در نهایت به برقراری و گسترش رفاه و امنیت منجر میشود. حاصل آنکه توسعه پایدار در ایران، منوط به آن است که زمامدارانِ ایران، با وجهه نظر مثبت و با گزینش رفتارهای مسالمتجویانه، ایران را به یک کشور بینالمللی تبدیل کنند. کریدور شمال/جنوب، فرصت بسیار مساعدی برای رفع فقر در منطقه سیستان و بلوچستان، فراهم میآورد که در پرتو آن، ایران نیز به یکی از مهمترین حلقههای استراتژیک این گذرراه، مبدل میشود.https://frqjournal.csr.ir/article_123570_d5cc42ada6ae9163826d98ceecc22523.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54193420111222قدرت هوشمند؛ تحول نوین قدرت در عصر جهانیشدن123571FAارسلان قربانیهادی عباسزادهکامران کرمیJournal Article19700101ظهور بازیگران غیردولتی، وابستگی متقابل اقتصادی، فرافناوریها و توسعه شبکههای هوشمند ارتباطی، نشانگر دوران تازهای است از سیاست جهانی که ناشی از اثرات جهانیشدن است. در چنین وضعیتی، توانمندی معطوف به زور، به مثابه رکن اصلی قدرت در مکاتب واقعگرایانه متأثر از فرایندهای جهانیشدن، مورد نقد جدی قرار گرفته و تحول نوینی در مفهوم و کاربرد قدرت ایجاد شده است. هدف این نوشتار، بررسی مفهوم قدرت هوشمند با توجه به دگرگونیهای ایجاد شده در سیاست بینالمللی و توسعه چارچوبی مفهومی است که ابعاد این تحول را نشان دهد. تحولی که بیانگر مفهومی نو از قدرتی است که در آن هنجارهای قدرت نرم با منابع قدرت سخت ترکیب شده و قدرت هوشمند را بهوجود میآورند که نقش مؤثرتری در اعمال قدرت دارد. برایند این نوع قدرت، کسب نتایج مطلوب، مشروعیت در کاربرد قدرت و جلوگیری از اتلاف منابع است.https://frqjournal.csr.ir/article_123571_2ab9d5a1d13ecd0febbc6a91c2d4cc9e.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54193420111222ایدآلیسم واقعگرا: مبنای عمل دولت اوباما در خیزشهای خاورمیانه123572FAمصطفی زهرانیJournal Article19700101تحولات عمیق منطقه از نظر زمان و سرعت، واشنگتن را شگفتزده کرده است. سرعت و شدت تغییر در هریک از کشورهای منطقه نیز حکایت از نوع ساختار داخلی و میزان مداخله خارجی در این کشورها دارد. گفته میشود: لیبی محل تجلی دکترین اوباما خواهد بود. سؤال اساسی در این مقاله این است که این تحولات چگونه سیاست خارجی دولت اوباما را در قبال منطقه شکل میدهد. پاسخ به این سؤال در قالب این فرضیه مطرح میشود که سیاست دولت اوباما در قبال این تحولات بر پایه ایدئولوژی آرمانگرایی واقعگرا و الگوبرداری از دکترین بیل کلینتون در بوسنی است.https://frqjournal.csr.ir/article_123572_e4ea82cf6482e8bcf90e83d310f38158.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54193420111222بررسی و تبیین ژئوپلتیکی اسلامگرایی اعتدالی در سیاست خارجی ترکیه از سال 1995 تا 2011 میلادی، با رویکرد سازهانگاری123573FAافشین متقیرسول افضلیJournal Article19700101پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، کشورهای مختلفی در حوزه این امپراتوری سر برآوردند. مردم برخی از این کشورها پس از ارتباط با غرب و آشنایی با استعمار غرب به این تصور رسیدند که راه موفقیت آنها، در مخالفت با غرب و تأکید بر قوانین و دستورهای دینی است. بدین ترتیب موجی از بیداری و بازگشت به اسلام در بین مردم این کشورها بوجود آمد. اما در این بین ترکیه با حاکمیت رژیم لائیک کمالیستها مانع از ورود این موج به ترکیه شد. اما در دهههای پایانی قرن بیستم این کشور شاهد گرایشات اسلامی در سیاست داخلی و خارجی خود شد. نکته جالب توجه، تفاوت این نوع اسلامگرایی با اسلامگرایی سایر کشورهای اسلامی در جهان اسلام، بهویژه در حوزه سیاست خارجی ترکیه بود. این تفاوت در گرایش ترکها به اسلام، اعتدالی بود. از این رو مقاله حاضر سعی در پاسخگویی به این سؤال اساسی دارد که چه عوامل ژئوپلتیکی و چگونه سبب اسلامگرایی اعتدالی در سیاست خارجی ترکیه از سال 1995 تا 2011 میلادی شده است؟ لازم به ذکر است که این مقاله از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده است.https://frqjournal.csr.ir/article_123573_d1b330b3a162f76eefeab986d1abe84d.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54193420111222تحولات و ساختار منطقه خاورمیانه123574FAمحمدرضا حاتمیJournal Article19700101در این مقاله، مهمترین کشورهای تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه، بهویژه ترکیه، عربستان سعودی، ایران، سوریه، اردن و مصر مورد بررسی قرار میگیرند. بهویژه اینکه حوادث و حملات تروریستی 11 سپتامبر موجب ایجاد فرصتها و تهدیدهایی در این منطقه شد که نظر تمامی صاحبنظران و تحلیلگران را بهخود جلب کرد. در این مقاله همچنین به روشها و تاکتیکهایی که کشورهای مذکور در جهت هماهنگی و همراهی با تغییر و تحولات سریع و بعضاً عمیق این منطقه، در پیش گرفتند نیز پرداخته خواهد شد. ساختار خاورمیانه، ساختاری متغیر است، بنابراین کشورها و دولتهایی قادر خواهند بود در این ساختار به ایفای نقش بپردازند و تأثیرگذار باشند که روشها و تاکتیکهایی که در قبال این منطقه برمیگزینند، متناسب با ساختار متغیر خاورمیانه باشد و بنابراین در این نوشتار ابتدا جهتگیریهای دولتهای مذکور در تاریخ پرتکاپو و دینامیکی خاورمیانه مورد بررسی قرار میگیرد و سپس تلاش میشود تا نگاهی هر چند گذرا به مراحل مختلف تغییر و تحولات این منطقه تا بعد از حوادث یازده سپتامبر و اشغال عراق توسط آمریکا انداخته شود. در نهایت به دیدگاهها، نقطه نظرات و سیاستهای کشورهایی که بر سر چگونگی ساختار و نظام جدید منطقهای با همدیگر در رقابت هستند اشاره خواهد شد. بنابراین توجه به این نکته ضروری است که مبنای زمانی بررسی و مطالعه تا مقطع زمانی اشغال عراق توسط آمریکا خواهد بود.https://frqjournal.csr.ir/article_123574_faf94afdea21cbfd23a160525da04a1a.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54193420111222تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا: ریشهها و پیامدهای متفاوت123575FAسید امیر نیاکوئی0000-0001-8865-8824Journal Article19700101اعتراضات اخیری که جهان عرب را فراگرفته، با نتایج سیاسی مختلفی مواجه شده، بهطوری که حاکمان مصر و تونس به سرعت و حکومت لیبی پس از ماهها مقاومت سقوط کردند. حال آنکه در بحرین، سوریه و یمن، جنبشهای اعتراضی تاکنون موفق به سرنگونی حاکمان نشده و حکومتها پایداری قابل توجهی نشان دادهاند. در این مقاله تلاش خواهیم کرد که چرایی نتایج سیاسی مختلف اعتراضات در جهان عرب را بررسی کنیم. دامنه پژوهش حاضر شش کشور مصر، تونس، لیبی، سوریه، یمن و بحرین را دربر میگیرد که بیش از کشورهای دیگر دستخوش بحران سیاسی بودهاند. در این مقاله از نظریه گلدستون در رابطه با چرایی پیروزی برخی انقلابها و عدم موفقیت برخی دیگر، استفاده شده است. بر این اساس، فرضیه مقاله عبارت است از: نتایج سیاسی متفاوت اعتراضات مرهون ترکیبی از عوامل شامل میزان مشروعیت سیاسی حکومتها، میزان بسیج اجتماعی معترضان و درنهایت واکنش ارتش و قدرتهای بینالمللی بوده است، بنابراین وضعیت متفاوت مؤلفههای فوق در کشورهای دستخوش بحران، باعث نتایج سیاسی متفاوت شده است.https://frqjournal.csr.ir/article_123575_e7091f75233ce0ae952b895ac3d5386d.pdf