پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54198320160922گفتمان سازی در رابطه ایران و روسیه123710FAحسین ملائکJournal Article19700101همکاری ایران و روسیه چه بصورت عام و چه در خصوص سوریه در سطح ملی، منطقهای و جهانی حائز اهمیت بسیار است. این همکاری وقتی بعد استراتژیک به خود گرفته و یا تعمیق شود، تاثیرات دو چندانی در هریک از سطوح فوق خواهد داشت. در گفتمان ایرانی پس از انقلاب، واژه استراتژیک و یا راهبردی معمولا در شرایطی استفاده شده است که یک کشور تامینکننده بخشی از نیازمندیهای موردنظر نظام چه از زاویه تسلیحات و یا تسهیلات باشد. مثلا ترکیه کشوری است که محدویتهای استراتژیک را بر ایران وضع نمیکند، اما چین کشوری است که اقلام استراتژیک را برای ایران تامین میکند. این ارزیابی یکطرفه ایران از روابط است. البته این روابط از جانب مقابل میتواند صرفا رابطه عادی و یا تجارت ساده تلقی شده و بار سیاسی زیادی نداشته باشد.https://frqjournal.csr.ir/article_123710_6a6f5f1e0a9e3ede447664774b8512a2.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54198320160922روابط عربستان سعودی و مصر123711FAعلی اکبر اسدیJournal Article19700101روابط عربستان سعودی و مصر در طول چند سال گذشته با فراز و نشیبهای بسیاری همراه شده است. با توجه به اینکه چگونگی این روابط بر بسیاری از معادلات و بحرانهای منطقهای تاثیرگذار است، فراز و نشیبهای روابط و پیچیدگیهای موجود تصویر مبهم و نامطمئنی را در خصوص روابط دو کشور در آینده ایجاد کرده است. در حالی که سفر ملک سلمان پادشاه عربستان به مصر در ماه آوریل ٢٠١٦ و انعقاد توافقنامههای همکاری متعدد بین دو کشور نویددهنده ارتقا جدی روابط و عبور از برخی اختلافات گذشته بود، تنشهای اخیر در روابط قاهره و ریاض بار دیگر پرسشها و تردیدهای مختلفی را در مورد آینده روابط دو کشور مطرح ساخته است. تنشهایی که بعد از رای مثبت مصر به قطعنامه روسیه در شورای امنیت در خصوص سوریه در اکتبر ٢٠١٦ آغاز شد و با واکنشهای انتقادی و عملی ریاض به اوج خود رسید. در حالی که اختلافات پنهان بسیاری روابط ریاض و قاهره را متاثر ساخته است، در این دوره این اختلافات به صورت علنی بیان شد و واکنشهای رسمی را در دو طرف در پی داشت. در این رخداد مقامات سعودی اقدام مصر در دادن رای مثبت به قطعنامه روسیه در مورد سوریه را دردناک و در تضاد با منافع امت عربی خواندند و همچنین شرکت آرامکو سعودی قطع کمکهای نفتی به مصر را اعلام کرد. در مقابل مصریها به داشتن سیاست مستقل منطقهای و حمایت از ثبات و امنیت منطقهای با تاکید بر لزوم مقابله با گروههای تروریستی و مسلح را مورد تاکید قرار دادند. با توجه به این مهم در این نوشتار ضمن اشاره به جایگاه و نگاه دو کشور در روابط و همچنین تبیین مسائل اصلی در روابط دو طرف تلاش خواهیم کرد تا دورنمای روابط دو کشور را مورد واکاوی قرار دهیم.https://frqjournal.csr.ir/article_123711_97b64acb615bbe25d6c353bc8b499a4a.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54198320160922سیاست خارجی ایتالیا در قبال جمهوری اسلامی ایران: مطالعه موردی پرونده هستهای123712FAناصر هادیانندا شاهنوریJournal Article19700101ایتالیا در طول تاریخ همواره شریک تجاری خوبی برای ایران بوده است، اما روابط سیاسی دوطرف هرگز به عمق و گستردگی روابط اقتصادی آن دو نرسیده است. در سالهای اخیر که بحث پرونده هستهای به عنوان مهمترین موضوع سیاست خارجی ایران مطرح شد، همواره این سئوال وجود داشت که چرا ایتالیا بر سر میز مذاکرات هستهای با ایران حاضر نیست؟ این مقاله میکوشد تا با پرداختن به پارادایمهای حاکم بر سیاست خارجی ایتالیا به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی بر سیاست خارجی این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران تاثیر میگذارند و باعث تغییر یا تدام آن میشوند؟ ایران قطعهای از پازل سیاست خارجی ایتالیا است و در نتیجه برای فهم رفتار ایتالیا باید منطق حاکم بر آن را شناخت. مطالعه سیاست خارجی ایتالیا پس از پایان جنگ سرد نشان میدهد که دو پارادایم اروپامحوری و آتلانتیکگرایی بر آن حاکم بوده است. با تغییر دولتها در ایتالیا هربار نقش یکی از این پارادایمها پررنگ میشود و رویکرد سیاست خارجی ایتالیا نسبت به ایران تغییر میکند. این پژوهش از نظریه واقعگرایی نوکلاسیک استفاده میکند که در آن نقش عوامل داخلی و بینالمللی در شکلدهی به سیاست خارجی مدنظر قرار میگیرد. در نهایت خواهیم دید که حضور یا عدم حضور ایتالیا برسر میز مذاکرات هستهای با ایران، تصمیمی نبوده که دولتهای این کشور بر سر آن اتفاقنظر داشته باشند. جابه جا شدن دولتها میان احزاب چپ و راست و تغییر این پارادایمها منجر به تغییر سیاستها در قبال ایران میشود.https://frqjournal.csr.ir/article_123712_e0e727f245a5636cef0da7e7e00cfe18.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54198320160922راهبرد امنیتی امریکا و گرایش ایران به شانگهای123713FAفرزاد رستمیمجتبی صالحی کرتویجیJournal Article19700101با فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، راهبرد امنیتی امریکا تا سال 2000 به دلیل نبود یک دشمن مشخص، دستخوش ابهامی اساسی شد و این خلاء راهبردی، این کشور را به جستوجوی هستیشناسی جدیدی در عرصه سیاست بینالملل وادار ساخت. پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، سیاست مبارزه با تروریسم در راهبرد امنیتی امریکا نقش برجستهای پیدا کرد؛ این رویکرد، با تهاجم امریکا به افغانستان (2001) و حمله به عراق (2003) نمود عینی یافت و منجر به حضور گستردهتر این کشور در منطقه، به ویژه در مرزهای ایران شد. در عین حال، دولت امریکا همواره ایران را در لیست دولتهای حامی تروریسم قرارداده و در این راستا پیوسته ایران را به حمله نظامی تهدید میکند. در چنین شرایطی است که ایران درصدد عضویت در سازمان همکاری شانگهای برآمده است و مسئله اصلی این نوشتار این است که نقش راهبرد امنیتی امریکا در گرایش ایران به این سازمان چه بودهاست؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه نوشتار حاضر نیز تغییر راهبرد امنیتی امریکا در خاورمیانه را عامل مؤثر در گرایش ایران به عضویت در سازمان همکاری شانگهای میداند؛ فرضیهای که در این مقاله تصدیق میشود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلیاست و ابزار نظری برای تبیین فرضیه این پژوهش نیز، نظریه رئالیسم تدافعی است.https://frqjournal.csr.ir/article_123713_ade68a6e78549be48c8bdb4cf471bac2.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54198320160922کمربند اقتصادی جاده ابریشم: زنجیره ارزش چینمحور123714FAمحسن شریعتینیاJournal Article19700101فهم کنش بینالمللی چین به عنوان قدرتی در حال ظهور، اهمیت روزافزونی مییابد. مهمترین اولویت کنونی این کشور در سیاست بینالملل، پیشبرد مگاپروژه کمربند اقتصادی جاده ابریشم است. فهم چیستی این طرح و جایگاه آن در استراتژی کلان چین واجد اهمیت و ضرورت است. جریان غالب در مراکز تحقیقاتی، این طرح را از منظر ژئوپولیتیک و تبیین نیات گسترشطلبانه چین، مورد بحث قرارداده است. اما نویسنده کوشیده با مفهومبندی کمربند اقتصادی جاده ابریشم در قالب زنجیره جهانی ارزش، زمینه را برای درکی متفاوت از آن فراهم آورد. در این چهارچوب، با تحلیل محتوای سیاست تجاری و صنعتی چین و نیز برنامه عملیاتی کمربند اقتصادی جاده ابریشم، نسبت آنان با یکدیگر در قالب مؤلفههای زنجیره جهانی ارزش تبیین شده است. از این منظر هدف کلیدی چین از طراحی و پیشبرد این طرح کلان، شکلدهی به یک زنجیره ارزش چینمحور در محیط ژئواکونومیک اوراسیا و افریقا است. در یک سال اخیر بیش از نیمی از پروژهای سرمایهگذاری شرکتهای چینی در اوراسیا و افریقا در قالب این طرح تعریف شده و مورد حمایت دولت چین قرارگرفته است. ذکر این نکته ضروری است که کمربند اقتصادی جاده ابریشم در مسیر اجرا با چالشهای کلیدی همچون رقابتهای ژئوپولیتیک، توسعه نیافتگی فرایندهای همگرایانه در بخشهای مهمی از اوراسیا و ابهام در مورد نیات پنهان چین مواجه است.https://frqjournal.csr.ir/article_123714_e7bc70c8d7926542f283aa97dad83740.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54198320160922دکترین سیاست خارجی اوباما و رژیم صهیونیستی123715FAفرزاد محمدزاده ابراهیمیمحمدرضا ملکیJournal Article19700101روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سیاست خاورمیانهای امریکا را شکل میدهد، بطوریکه تغییر روسای جمهوری در این کشور هم تاکنون نتوانسته است تاثیر مهمی در روابط آنها ایجاد کند. علیرغم فراز و فرود در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی و اختلافنظر سران آن دو درخصوص برخی مسائل، باراک اوباما تعهد خود را به امنیت رژیم صهیونیستی اعلام و از حفظ اتحاد کشورش با این رژیم حمایت کرده است. با این وجود، از سیاست خارجی دولت باراک اوباما مخصوصاً در رژیم صهیونیستی، انتقادات زیادی به عمل آمده و روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری اوباما با تنش و اصطکاکهایی همراه بوده است. علت رخداد این مشکلات در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی از کجا ناشی میشود؟ با توجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی اوباما به واقعگرایی، ریشه انتقادها و مشکلات در روابط آنها را باید در سیاست خارجی واقعگرایانه دولت اوباما و به تبع آن تغییر در راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده واکاوی کرد. از این رو مقاله حاضر درصدد است با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی ضمن تحلیل دکترین واقعگرایانه اوباما، پیامدهای این دکترین بر رژیم صهیونیستی را مورد بررسی و کنکاش قراردهد.https://frqjournal.csr.ir/article_123715_eb312a3184af61d0ab11f4758b433e9c.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54198320160922چین در میانه دو قاره123716FAهادی سلیمانپورJournal Article19700101اروپا و آسیا از دیرباز دو حوزه شاخص تعاملات بینالمللی تلقی میشوند. اروپا یکی از قطبهای اصلی جهان غرب است که در دوران مدرن، نقش متمایزی در نظام بینالملل ایفا نمود و در دوران معاصر در قالب غرب تمدنی به رهبری امریکا به آن ادامه داد. آسیا در این دوره طولانی به حاشیه سیاست و اقتصاد بینالملل رانده شد. نخستین دهه از سده اخیر شاهد آغاز پیچش تاریخی در نظام بینالملل و تحول موازنه قدرت در اقتصاد و سیاست جهانی بوده است. اگرچه آثار، پیامدها و افق آینده این پیچش هنوز روشن نیست، اما تردیدی نیست که سده جاری دوران دگردیسی در موقعیت، جایگاه و نقش آسیا و اروپا در نظم جهانی است. سئوال اصلی در این مقاله معطوف به چگونگی نقش چین در تراز قدرت دو قاره در نظام بینالملل دوران پساجنگ سرد است. یافتهها نشان میدهد اروپا به عنوان قدرتی سنتی با چالش کاهش نقش، وزن و موقعیت مواجه است، در حالیکه در نظم آتی همچنان بر امنیت امریکامحور متکی و با اتکا به ناتو امنیت خود و حوزه پیرامونش را تعریف خواهد نمود ولی شریک راهبردی اقتصادیاش آسیا خواهد شد. آسیا در این دوران به مثابه قدرت نوظهور با افزایش نقش، وزن و موقعیت روبروست و علاوهبر حضور فعال در تعاملات اقتصادی با غرب و اروپا به بازتعریف خود خواهد پرداخت. در این بین چین بهعنوان اصلیترین بازیگر آسیای معاصر نقش بلافصلی در تعریف روابط آتی دو قاره و تعاملاتشان با نظام بینالملل خواهد داشت.https://frqjournal.csr.ir/article_123716_747d9f80977dd2cbf4e2e62cad5ab415.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-54198320160922پوتین، اوراسیاگرایی و دشواریهای احیای موقعیت قدرت روسیه123717FAمحمدرضا رستمیJournal Article19700101تحولات جدید در مناسبات روسیه و غرب و نقش کرملین در حوادث جهانی، بار دیگر مسئله اهداف سیاست خارجی روسیه و چشمانداز جایگاه جهانی روسیه را به میان آورده است. در حالیکه در دهه 1990، وداع با جاهطلبیهای جهانی و تلاش برای همگرایی با بازیگران غربی، درونمایه اصلی سیاست خارجی کرملین بود؛ به دنبال به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین و در هزاره جدید، تلاش برای احیای موقعیت قدرت روسیه بهعنوان بازیگری جهانی، ویژگی عمده سیاست خارجی روسیه بوده است. این احیای موقعیت، با چالشهای منطقهای و فرامنطقهای مواجه شده است. در این نوشتار به این پرسش میپردازیم که گفتمان اوراسیاگرایی، چه اهدافی را در سطح منطقهای و جهانی برای روسیه، حائز اهمیت میکند و کرملین در تحقق این اهداف چه فرصتها و موانعی را در پیشرو دارد؟ در پاسخ میتوان گفت اعاده موقعیت قدرت بزرگ در جهان و احیای بازیگری بیرقیب در منطقه « خارج نزدیک»، از اهدافی است که در چهارچوب گفتمان اوراسیاگرایی دنبال میشود؛ ولی واقعیات روابط قدرت و سیاست بینالملل، مغایر با اوراسیاگرایی است و در آینده میتوان انتظار افول اوراسیاگرایی را در سیاست خارجی روسیه داشت.https://frqjournal.csr.ir/article_123717_774644124341aee10765ca13434099a2.pdf