پژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-541914120220522From the economic decoupling to The further Connections: An Analysis of the Future of America's Trade War with Chinaاز جدایی اقتصادی تا پیوند بیشتر: تحلیلی بر آینده جنگ تجاری امریکا علیه چین12715325110.22034/fr.2022.153251FAنوذر شفیعیدانشیار گروه روابط بین الملل، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20220123Today, the US-China trade war is one of the major challenges in international relations. Academic circles have analyzed this war from different perspective. This article also seeks to answer this question that what kind of fundamental economic response from China will the US trade war against China eventually lead to? The hypothesis of the article, which is examined in a descriptive-analytical way, is that China's involvement in the US trade war will be a function of China's perception of US goals. If the US trade war against China in Beijing is seen as the result of an inherent rivalry between the United States and China for hegemony, China may move toward economic decoupling from the United States. Inherent rivalry refers to the competition that occurs due to the nature of power between two great powers to gain a hegemonic position. But if in Beijing the US trade war against China is seen as the result of an institutional conflict in the political and economic system of China and the United States, China's response is likely to be in the form of economic reforms and a move toward "greater economic ties" with the United States. The article's findings show that China is regarding both considerations as part of a larger strategy, and from this perspective it doesn't matter to Beijing whether Biden is in power or Trump.امروزه جنگ تجاری امریکا و چین یکی از عمده ترین چالش ها در عرصه روابط بین الملل است. محافل اکادمیک از زوایای گوناگونی به تجزیه و تحلیل این جنگ پرداخته اند. این مقاله نیز در پی پاسخ به این پرسش است که جنگ تجاری امریکا علیه چین سر انجام موجب شکل گیری چه نوع واکنش اقتصادی بنیادینی از سوی چین خواهد شد؟ فرضیه مقاله که به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده آن است که واکنش چین به جنگ تجاری امریکا تابع ادراک چین از اهداف امریکا است. اگر در پکن جنگ تجاری امریکا علیه چین ناشی از رقابت ذاتی این کشور و چین برای کسب موقعیت هژمونی تلقی شود ممکن است چین به سمت "جدایی اقتصادی" با امریکا حرکت کند. منظور از رقابت ذاتی، رقابتی است که به اقتضای ذات قدرت، بین دو قدرت بزرگ برای کسب موقعیت هژمونی اتفاق می افتد. اما اگر در پکن جنگ تجاری امریکا علیه چین ناشی از تعارض نهادی در نظام سیاسی و اقتصادی چین و ایالات متحده تلقی گردد، واکنش چین احتمالا در شکل انجام اصلاحات اقتصادی و حرکت به سمت "پیوند اقتصادی بیشتر" با امریکا خواهد بود. یافته های مقاله نشان می دهد که چین در چارچوب یک استراتژی بزرگ هر دو ملاحظه را مد نظر دارد و از این منظر برای پکن فرقی نخواهد داشت که بایدن در قدرت باشد یا ترامپ.https://frqjournal.csr.ir/article_153251_8930e489f8e0fda0d7d80ee008095824.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-541914120220522Britain’s Foreign Policy in West Asia: Brexit Impacts and Consequencesسیاست خارجی بریتانیا در غرب آسیا؛ اثرات و پیامدهای برگزیت286115325210.22034/fr.2022.153252FAمحمدرضا مجیدیدانشیار گروه مطالعات منطقه ای، دانشگاه تهران، تهران، ایرانمحمد مهدی صادقیدانشجوی دکتری مطالعات منطقه ای مطالعات اروپای دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20220709In the Brexit referendum, which took place on 23 June 2016, British people voted for their country’s exit, i.e., Brexit, from the European Union (EU). An observation of the developments impacted by Brexit seems to be significant for getting insight into the upcoming political, security, and military perspectives for the region of the Western Asia. Impacts and consequences of Brexit on political equations of Western Asia are the subject around which the present article revolves. The key questions of this article are that “What developments has the Brexit given rise to in Britain’s foreign policy?” and “What will be the conspicuous probable impact of Brexit on Britain’s foreign policy in the Western Asia?”Aligned with the central idea known as ‘Global Britain’ which has its roots in exceptionalism, post-Brexit foreign policy will increase the level of military and commercial transactions as well as political cooperation with Arab states of the Persian Gulf, augmenting Britain’s strategic penetration of the region in the close future. In the midterm and long-term, however, there are obstacles for this country in the region of the Western Asia. The theoretical framework of this research is based on the foreign policy analysis presented by Harold and Margaret Sprout and the conceptual framework we emphasize is exceptionalism. The method used in this article is descriptive-analytical.در پی رفراندوم 23 ژوئن 2016، مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا رأی مثبت دادهاند. رصد تحولات متأثر از برگزیت برای فهم چشماندازهای سیاسی، امنیتی و نظامی آینده منطقه غرب آسیا بسیار حائز اهمیت است. اثرات و پیامدهای برگزیت بر معادلات سیاسی غرب آسیا موضوعی است که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد. سؤال اساسی این مقاله آن است که برگزیت منجر به ایجاد چه تحولی در سیاست خارجی بریتانیا شده و تأثیر احتمالی قابل ملاحظه برگزیت بر سیاست خارجی بریتانیا در منطقه غرب آسیا چه خواهد بود؟ سیاست خارجی بریتانیا در این برهه، در راستای ایده مرکزی موسوم به «بریتانیای جهانی» که مبتنی بر استثناگرایی است، سبب افزایش مبادلات نظامی و تجاری و همکاریهای سیاسی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس خواهد شد و نفوذ راهبردی بریتانیا در منطقه را در آینده نزدیک، افزایش خواهد داد اما در میانمدت و بلندمدت موانعی برای این کشور در منطقه غرب آسیا وجود دارد. چهارچوب نظری این پژوهش بر اساس تحلیل سیاست خارجی، ارائهشده توسط اسپراوتها و چهارچوب مفهومی مورد تأکید ما، استثناگرایی است. روش این مقاله، توصیفیتحلیلی است.https://frqjournal.csr.ir/article_153252_e86493e9b52f463badda7e68f3f96315.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-541914120220522Amirkabir’s Perceptions and His Independence-Oriented Foreign Policyباورهای امیرکبیر و سیاست خارجی استقلالجویانه او628815325310.22034/fr.2022.153253FAحمیرا مشیرزادهاستاد گروه روابط بین الملل، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-7983-1397سجاد کریمیانکارشناسی ارشد روابط بین الملل، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20211120In the history of Iran’s foreign relations, the Qajar era is often characterized as the period of dependence on and concessions to foreign powers. Yet even in this era, there have been short periods of struggles for gaining more independence and enforcing national sovereignty among which the short chancellorship of Mirza Taqi Khan Amirkabir is the most salient one as he attempted to pave the way for more independence of the country in various aspects. This article seeks to explain this foreign policy shift. It suggests that his belief system could have played a role. The main question addressed is about the way in which Amirkabir’s beliefs led to an independence-seeking foreign policy. The hypothesis examined, based on operational code analysis, is that this foreign policy is rooted in his philosophical and instrumental beliefs. Applying qualitative content analysis to Amirkabir’s shows how a specific combination of a set of beliefs can explain Iran’s foreign policy in this period.در طول تاریخ روابط و سیاست خارجی ایران در عهد قاجار که معمولاً به عنوان عصر وابستگی و مماشات در برابر قدرتهای بیگانه تلقی میشود، دورههایی اندکی به علت تفاوت با این وضعیت عام اهمیت ویژهای داشتهاند. برهه صدارت میرزا تقیخان فراهانی سرآمد این دورهها است؛ در این دوره تلاشهای جدی در راه استقلال ملی در ابعاد مختلف صورت گرفت. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است این تغییر در سیاست خارجی ایران و تلاش برای استقلالجویی، تبیین شود. به نظر میرسد میشود این تفاوت را به متغیرهای شخصیتی و به طور خاص، نظام باورهای فردی امیرکبیر نسبت داد. پرسش اصلی تحقیق حاضر نیز این است که باورهای امیرکبیر چگونه به سیاست خارجی استقلالجویانه در دوره صدارت او منجر شد؟ با تکیه بر نظریه رمزگان عملیاتی (operational code)، این فرضیه ارائه شد که سیاست استقلالجویانه امیرکبیر، ریشه در باورهای فلسفی و ابزاری او دارد. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی از مجموعه نامههای موجود امیرکبیر، باورهای او استخراج شده، سپس با توضیح ارتباط میان باورهای امیرکبیر در ارتباط باهم، نشان داده میشود که چگونه سیاست خارجی استقلالطلبانهِ او را می توان در این دوره توضیح داد.https://frqjournal.csr.ir/article_153253_4bb1dccf02af182174d51336b6d72f93.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-541914120220522Prospects for the EU's position in the global political economy in 2050دورنمای جایگاه اتحادیه اروپا در اقتصاد سیاسی جهانی در ۲۰۵۰8912615325410.22034/fr.2022.153254FAحسین سلیمیاستاد گروه روابط بین الملل، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانمحدثه حیدریدکتری روابط بین الملل، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانJournal Article20220119بنابراین تلفیق روشهای مهندسی آیندهپژوهی ازجمله روش سناریونویسی(جی بی ان) و مکتور بهعنوان راهکاری برای طبقهبندی بااینوجود، حجم سرمایهگذاری اتحادیه در مناطق مختلف جهان، توسعه فناوریهای کلیدی، افزایش مناسبات اقتصادی با سایر کنشگران نظام بینالملل و نفوذ این سازمان در مناطق سرشار از منابع گازی، طلا و... ازجمله آفریقا و اوراسیا، روند افزایش قدرت اتحادیه در همه ابعاد بهخصوص اقتصاد سیاسی جهانی را نمایان میسازد. فهم دوگانه موجود از جایگاه آینده اتحادیه اروپا در اقتصاد سیاسی جهانی، لزوم نگارش یک مقاله که ترسیمکننده سناریوهای مشخصی برای اتحادیه اروپا باشد را مطرح ساخت. ترسیم سناریوها صرفاً از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای میسر نبود. و تولید داده جدید در این حوزه، مورد توجه قرار گرفت. بهعلاوه تلاش شد دیدهبانی دقیقی در اسناد موجود در اندیشکدههای مختلف صورت پذیرد و با هماهنگی مراکز مختلف، زمینه برای برگزاری پنلهای خبرگی، جلسات طوفان فکری و همینطور استفاده از نرمافزار مکتور فراهم شود. در رابطه با ساماندهی مقاله، این نکته شایان ذکر است که در این مقاله ابتدا به چارچوب نظری(نهادگرایی) پرداخته شده و در گام بعد بر اساس روش مکتور مهمترین کنشگران شناسایی شدهاند و در گام سوم بر اساس روش جی بی ان، کنشگران، فاکتورهای کلیدی، پیشرانها،عدم قطعیتها و نهایتاً سناریوها استخراج شدهاند.بعد از جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی درصدد برآمدند تا جهت ممانعت از تکرار تجربه تلخ جنگ و خسارات ناشی از آن به همکاری با یکدیگر بپردازند. بنابراین در سال 1957 بازار مشترک اروپائی بنیان نهاده شد و در سال 1993 بازار مشترک، تبدیل به اتحادیه اروپا شد. با پیوستن اعضای جدید و توسعه همهجانبه، اتحادیه اروپا به کنشگر مهمی در جهان بهخصوص در حوزه اقتصاد سیاسی جهانی تبدیل شد. با گذر زمان عوامل متعددی ازجمله رشد خوانشهای یوروسپتیویسم، بحران یورو، بحران مهاجرت، برگزیت و....زنگ بحرانیشدن شرایط اتحادیه را به صدا درآوردند و این تصور را در بین سایر کنشگران جهانی ایجاد کردند که اتحادیه اروپا در مسیر واگرایی قرارگرفته است. اسناد بیشماری نیز با محوریت احتمال فروپاشی اتحادیه اروپا انتشار یافتند. اکنون یکی از محتملترین سناریوهای مطرحشده از سوی بسیاری از خبرگان، سناریوی فروپاشی است. بااینوجود، حجم سرمایهگذاری اتحادیه در مناطق مختلف جهان، توسعه فناوریهای کلیدی، افزایش مناسبات اقتصادی با سایر کنشگران نظام بینالملل و نفوذ این سازمان در مناطق سرشار از منابع گازی، طلا و... ازجمله آفریقا و اوراسیا، روند افزایش قدرت اتحادیه در همه ابعاد بهخصوص اقتصاد سیاسی جهانی را نمایان میسازد. فهم دوگانه موجود از جایگاه آینده اتحادیه اروپا در اقتصاد سیاسی جهانی، لزوم نگارش یک مقاله که ترسیمکننده سناریوهای مشخصی برای اتحادیه اروپا باشد را مطرح ساخت. ترسیم سناریوها صرفاً از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای میسر نبود.https://frqjournal.csr.ir/article_153254_43b6e9433b8d4f36c3681d37e151accc.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-541914120220522Performance evaluation model in the development of international Joint Venture of the Islamic Republic of Iran with the strategy of market orientation factorsالگوی ارزیابی عملکرد در توسعه سرمایه گذاری مشترک بین المللی جمهوری اسلامی ایران با راهبرد فاکتورهای بازارگرایی12715815325610.22034/fr.2022.153256FAغلامرضا آتیه کاردانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب، تهران، ایرانعبدالله نعامیاستادیار گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب، تهران، ایراناصغر مشبکیاستاد دانشگاه تربیت مدرس، گروه مدیریت بازرگانی، تهران، ایرانJournal Article20220225In this study, we evaluated the performance of joint ventures in the international arena with a market orientation approach. The present research is applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of method and cross-sectional in terms of time. The statistical population of the study was the experts and senior managers of Iran Khodro and Saipa car companies who had a history of more than 5 years of activity in international joint ventures. Data were collected using a questionnaire and a semi-structured interview. Data were analyzed using SPSS software version 11 and network analysis process ANP and fuzzy TOPSIS. Calculation of relative weight of customer-centric indicators showed; The components of success rate in setting goals to achieve customer satisfaction, success rate in customer commitment and success rate in creating value for the customer were the most important and effective, respectively. Calculation of relative weight of axial competing indices showed; The components of performance in competitors' information sharing in the market, quality of after-sales service, top managers' attention to competitors' strategies were the most important and effective, respectively, and the calculation of the relative weight of inter-task coordination indicators showed; The components of the degree of relevance of all tasks to customer values, the degree of performance of task integration in the company's strategies and strategies, the degree of success in strengthening the culture of supporting market orientation were the most important and effective, respectively.ما در این پژوهش به ارزیابی عملکرد سرمایه گذاری مشترک در حوزه بین المللی با رویکردی بر بازارگرایی پرداختیم. پژوهش حاضر از نظر هدف- کاربردی، از لحاظ روش انجام توصیفی-پیمایشی و از نظر زمان- انجام مقطعی می باشد. جامعه آماری تحقیق، کارشناسان و مدیران ارشد شرکتهای خودروسازی ایران خودرو و سایپا بودند که سابقهی بیش از 5 سال فعالیت در سرمایه گذاری مشترک بین المللی را داشتند. دادهها با کمک پرسشنامه و مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با کمک نرم افزارSPSS نسخه 11 و فرآیند تحلیل شبکه ایANP و تاپسیس فازی تحلیل شدند. محاسبه وزن نسبی شاخص های مشتری محوری نشان داد ؛ مولفه های میزان موفقیت در تعیین هدفها جهت دستیابی به رضایت مشتریان، میزان موفقیت در تعهد به مشتری و میزان موفقیت در خلق ارزش برای مشتری به ترتیب دارای بیشترین اهمیت و تاثیر بودند. محاسبه وزن نسبی شاخص های رقیب محوری نشان داد؛ مولفه های میزان عملکرد در به اشتراکگذاری اطلاعات رقیبان در بازار، میزان کیفیت ارائه خدمات پس از فروش، میزان توجه مدیران عالی به استراتژیهای رقبا به ترتیب دارای بیشترین اهمیت و تاثیر بودند و محاسبه وزن نسبی شاخص های هماهنگی بین وظیفه ای نشان داد؛ مولفه های میزان مربوط بودن تمامی وظیفهها به ارزشهای مشتریان، میزان عملکرد یکپارچگی وظیفهای در استراتژی و راهبردهای شرکت، میزان موفقیت در تقویت فرهنگ حمایت از بازارگرایی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت و تاثیر بودند.https://frqjournal.csr.ir/article_153256_262b843cae7585553aeeaead27d5ed7c.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-541914120220522Global mega trends and Caspian Sea; Expansion and Developmentsروندهای کلان جهانی؛ تحول و گسترش ژئواکونومیک دریای خزر15918115325710.22034/fr.2022.153257FAمهرداد حلالخوردانش آموخته دکترای مطالعات آمریکای شمالی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانآرش سعیدی راددانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای، دانشگاه یزد، یزد، ایران0000-0001-8014-9355Journal Article20220108Caspian Sea is in a trends of evolution which, change its position from a land locked sea to one of the most important Geo Economical points in the worlds. Facts on the Ground Show us, that, China’s unfold demands to energy and its policy to diversify the Suppliers in addition to the One Road, One Belt grand project, made the Caspian Sea an in substitutable geo economical place for china’s Global plans. Russia’s traditional hegemony in the Caspian Sea region and its monopoly on the Gas supply to EU had facing so many threat, if Russia don’t work well in this region. So, Caspian Sea gain weight in the Russia’s eyes. U.S foreign policy in this region, which contain three major worlds controversial power for American national interests, Iran, Russia and china, is based on the containment and engagement simultaneously. Iran as regional power also has its trends of influences in this region. All of these trends are following the geo economical rules. In fact, economy is shaping the competitions and cooperation in the Caspian region, which made this region a Greater region with the expanded effects on the worlds politics and economics.دریای خزر با گذار از نقش سنتی خود به عنوان یک دریای بسته و محاصره شده در خشکی در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین کانونهای ژئواکونومیکی دنیا؛ در یک جغرافیای گستردهتر است. به منظور تبیین این فرض؛ نظریه ژئو اکونومی انتخاب شد تا با در نظر گرفتن محوریت دولتها، به نزاع اقتصادی آنها؛ با ابزارهای اقتصادی در منطقه خزر توجه شود. حال این پرسش مطرح است «چه روندهای ژئواکونومیکی باعث تغییر در جایگاه سنتی دریای خزر و ارتقاء آن شده است». برای پاسخ به این سؤال دادههای لازم به شیوه کتابخانهای گردآوری و بر اساس روش تحلیلی-تبیینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد قدرت گیری چین در منطقه و تلاش ایالات متحده آمریکا برای ممانعت از این روند؛ مهار روسیه و تأکید آمریکا بر تحت فشار قرار دادن اقتصاد این کشور از طرق تجاری؛ نظیر تحریم و انحصارزدایی و مهار هژمونی یابی احتمالی ایران در منطقه دریای خزر شواهدی بر تأیید فرض تحول جایگاه دریای خزر بر مبنای معادلات ژئو اکونومیک بودهاند.https://frqjournal.csr.ir/article_153257_a39a09126e5a19aad5f391427ff71489.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-541914120220522The role of the Internet of Things in e-government and the promotion of Iran's regional power position with emphasis on the Vision 1404 documentنقش اینترنت اشیاء در تحقق دولت الکترونیک و ارتقاء جایگاه قدرت منطقه ای ایران با تأکید بر سند چشم انداز 140418221215325810.22034/fr.2022.153258FAوحید زمانیدانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، گرایش کسب و کار الکترونیک، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایرانمحمد علی کرامتیدانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایران.0000000263396562احمدرضا کسرائیاستادیار گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایرانJournal Article20220207One of the important requirements for promoting Iran's position in the global distribution of power is to have advanced knowledge and the first scientific and technological position in the region, which is reflected in the 1404 vision document of the Islamic Republic of Iran. E-government in its various indicators is also one of the important indicators for gaining the first place in science and technology in the region. In this context, one of the important trends and emerging technological tools in recent years is the growth of the Internet of Things as a global network of machines and devices that benefit from the ability to interact with each other through specific functions and protocols. This article addresses the fundamental question of whether the Internet of Things is effective in achieving e-government and the position of regional power in Iran. The statistical population of this research includes 30 faculty members familiar with the subject of the research, whose opinion about the IoT reference model was taken by a questionnaire and 25 data were analyzed using SPSS software version 25. The results showed that the reference model is effective in increasing the governance of the Internet of Things in e-government (p <0.05). Also, the value of chi-square for the interaction of the reference model is equal to 32.67 and the value of chi-square in the table at the level of 95% with 4 degrees of freedom is equal to 11.67, so the effectiveness of the reference model is acceptable to professors.یکی از مهمترین الزامات ارتقاء جایگاه کشور در نظام توزیع جهانی و منطقه ای قدرت،برخورداری از دانش پیشرفته و جایگاه اول علمی و فناوری در منطقه است که در سند چشم انداز 1404 جمهوری اسلامی ایران انعکاس یافته است. تحقق دولت الکترونیک در شاخص های مختلف آن نیز از جمله شاخص های مهم کسب جایگاه اول علمی و فناوری در منطقه میباشد. در این چارچوب، یکی از مهمترین روندها و ابزارهای نوظهور فناورانه در سال های اخیر رشد اینترنت اشیاء به عنوان یک شبکه جهانی از ماشینها و دستگاه هایی است که توانایی تعامل با یکدیگر را از طریق عملکردها و پروتکل های خاص برای منتفع ساختن جامعه کاربران هدف، بر اساس سیاستهای ویژه دارند.در این مقاله به این پرسش اساسی پرداخته می شود که آیا اینترنت اشیاء در تحقق دولت الکترونیک و جایگاه قدرت منطقهای ایران موثر است؟ جامعه آماری این تحقیق شامل 30 نفر از اساتید هئیت علمی آشنا با موضوع تحقیق می باشد که نظر آنها درباره مدل مرجع اینترنت اشیاء توسط پرسشنامه گرفته شد و با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 25 داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحقیق نشان داد مدل مرجع بر افزایش راهبری اینترنت اشیاء در دولت الکترونیک و ارتقاء جایگاه قدرت منطقه ای ایران متناسب با سند چشم انداز 1404 تاثیرگذار است (05/0>p). همچنین مقدار کای دو؛برای تعامل مدل مرجع برابر با 67/32 و مقدار کای دو در جدول در سطح 95 درصد با 4 درجه آزادی برابر 67/11 است لذا از نظر اساتید تاثیرگذاری مدل مرجع پذیرفتنی است.https://frqjournal.csr.ir/article_153258_e73a21d2e300dd8bb8d7ec7a3bcea61c.pdfپژوهشـکده تحقیقـات راهبردی
مجمـع تشخیـص مصلـحت نظـامفصلنامه روابط خارجی2008-541914120220522Cultural Iran and Civilizational Convergence in the Central Asia and Caucasusایران فرهنگی و همگرایی تمدنی در آسیای مرکزی و قفقاز21323115325910.22034/fr.2022.153259FAمحمد غلامیکارشناس ارشد علوم سیاسی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایراناحمد رشیدیدانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران0000000334962892رضا اختیاری امیریاستادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایرانJournal Article20211018Along with the classical diplomacy, which relies on traditional sources of power, such as economic, political and military power, today a new source of power has been taken into consideration which is affected from civilizational identity. In other words, culture, identity and civilization subscriptions provides a ground for integration of countries and supplying national interests in foreign policy arena. In fact, deep cultural and civilizational connections could pave route for regional integration and consequently help the countries of a civilizational scope to achieve their common goals. Accordingly, the present study seeks to answer this main question how the historical-cultural elements can help toward the integration between Iran and the countries of Central Asia and the Caucasus? In this article, the hypothesis that was examined in response to the above question is that the promotion of "civilizational foreign policy" based on the concept of "cultural Iran" can play a decisive role in the integration of these countries. This Research utilizes the descriptive-analytical method and data was collected through library and internet sources.در کنار دیپلماسی کلاسیک که بر منابع سنتی قدرت مانند قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی و قدرت نظامی متکی است، امروزه نوع جدیدی از منبع قدرت در سیاست خارجی مورد توجه قرار گرفته است که متاثر از هویت تمدنی است . به عبارتی فرهنگ، هویت و اشتراکات تمدنی مبنایی برای همگرایی کشورها و تامین منافع ملی در عرصه سیاست خارجی محسوب می شود. در حقیقت پیوندهای عمیق فرهنگی و تمدنی می تواند بسترهای همگرایی منطقه ای را فراهم کرده و بدین ترتیب کشورهای یک حوزه تمدنی را به سمت دستیابی به اهداف مشترک رهنمون سازد. با توجه به انگاره فوق، پژوهش حاضر در پی بررسی و پاسخگویی به این سوال اصلی است که مؤلفه های تاریخی- فرهنگی چگونه ممکن است به همگرایی ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز کمک کند؟ فرضیه ای که در پاسخ به سوال فوق در این مقاله مورد آزمون قرار گرفته این است که ترویج «سیاست خارجی تمدنی» مبتنی بر مفهوم «ایران فرهنگی» می تواند نقش تعیین کنندهای در همگرایی این کشورها داشته باشد. روش پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و داده ها نیز با رجوع به منابع کتابخانهای و همچنین با مراجعه به منابع اینترنتی جمع آوری شده است.https://frqjournal.csr.ir/article_153259_6bffc84aab438cc78ec00250ca06b64f.pdf