پاکستان ازجمله دولتهای پسااستعماری است که اقوام مختلفی در آن ساکن هستند. این گروههای قومی از بدو تأسیس این کشور با تأکید بر مؤلفههای زبانی، فرهنگی و قومی خاص خود در صدد استقلال بودهاند. قوم بلوچ یکی از این قومیتها است که از ابتدای جدایی پاکستان از هند همواره امنیت این کشور را به چالش کشیده است. هدف اصلی مقالة پیشرو بررسی سابقۀ ملیگرایی قوم بلوچ و نیز سیاستهای دولت پاکستان در قبال آن با تأکید بر موضوع ملتسازی ناکام در این کشور است. بر این اساس، این پژوهش ضمن بررسی فرایند ملتسازی در پاکستان در پی پاسخ دادن به این پرسش است که چرا قوم بلوچ در پاکستان همواره امنیت این کشور را به چالش کشانده است؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که ملتسازی ناکام از عوامل مؤثر بر ایجاد گرایشهای واگرایانه قوم بلوچ در کشور چندقومیتی پاکستان بوده است؛ ازاینرو ادعای اصلی پژوهش این است که ضعف و ناکامی پاکستان در فرایند ملتسازی و عدم توانایی آن برای جذب قوم بلوچ در ملت واحد باعث شد این گروه قومی به سمت خطمشی گریز از مرکز سوق داده شود و امنیت پاکستان را به چالش بکشد.