گسترش تعاملات نظامی با قدرتهای بزرگ، یکی از اهداف کلیدی سیاست امنیتی اسرائیل در سالهای اخیر بوده است. هدف این مقاله بررسی روند تحول در تعاملات نظامی رژیم صهیونیستی با چین، هند و روسیه به عنوان مهمترین قدرتهای در حال ظهور در یک دهه اخیر است. پرسش کلیدی مقاله آن است که چه عواملی، تحولات در تعاملات نظامی اسرائیل با هند، چین و روسیه در دوره کنونی را شکل داده است و چه دلایلی باعث شده درجه موفقیت در مورد این سه کشور متفاوت باشد؟ فرضیهای که در پاسخ به این پرسش طراحی شده عبارت از این است که سیاست خارجی اسرائیل علیرغم تنشهای گاه و بیگاه بین این رژیم و ایالات متحده، بخصوص در بعد دیپلماسی نظامیاش، هنوز متاثر از اهرمهای فشار امریکا به عنوان پایهگذار اولیه صنعت دفاعی این رژیم و شریک تحقیق و توسعه نظامی آن و بالاخره اهداکننده میلیاردها دلار کمک نظامی به این رژیم است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اسرائیل در پیشبرد ابعاد مختلف دیپلماسی خود، هرچند دارای درجه ای از استقلال در تصمیمگیری است، اما در بعد دیپلماسی تسلیحاتی، به دلایلی که در مقاله تبیین میشود، عملا نسبت به فشارهای ایالات متحده حساس بوده است. به همین دلیل در بین سه کشور هند و چین و روسیه، تعاملات نظامی با هند از بیشترین توفیق برخوردار بوده است، اما تعاملات نظامی این رژیم با چین، به دلیل مخالفت امریکا با نوعی بنبست روبرو شده است