اگرچه اسلام به عنوان یک دین، در مقام نخست تحول نظام اعتقادی انسان و هدایت وی به سوی الگویی عملی در حیات فردی و اجتماعیاش را مدّنظر دارد که در نهایت به «رستگاری» اخروی او ختم میشود؛ اما معنای این سخن انحصار گزارههای دینی به حوزه رفتار فردی و اجتماعی نیست. اسلام به دلیل جامعیت و کمال ذاتیای که دارد، برای تمام حوزههای حیات فردی و جمعی ـ از جمله سطح بینالمللی ـ اصول راهنما دارد. در مقاله حاضر نگارنده به بررسی تصویر قرآنی از روابط بینالملل پرداخته و تلاش دارد تا با تحلیل گزارههای قرآنی به فهمی اسلامی از نوع مناسبات، قواعد و اصول رفتاری و بالاخره ماهیت روابط بینالملل دست یابد. برای این منظور ضمن طرح و پیشنهاد الگوی تحلیلی «ساخت معنایی تاسیسات حقوقی»، گزارههای قرآنی در قالب رویکردی تطبیقی (بین دو ساخت معنایی جاهلی و اسلامی)، تحلیل و نتایج کاربردی آن برای درک هرچه بهتر روابط بینالملل استنتاج و عرضه شدهاند. بر این اساس نظریه اسلامی روابط بینالملل بر بنیاد سه اصل ایمانگروی، سعادتمندی، ولایتمداری با عنوان کلی «نظریه اخلاقگرای واقعبینانه»، استنتاج و معرفی شده است.