اشغال عراق (2003-٢٠١١) از دیدگاه نظریه‌های روابط بین‌الملل خردگرایی واقع‌بینانه در برابر انسان‌گرایی فمینیستی

نویسندگان

چکیده

در پی حمله نظامی ایالات متحده امریکا و کشورهای متحد آن به عراق در سال 2003، مجموعه ای از خشونت‌ها و درگیری‌های قومی - مذهبی و عملیات‌های تروریستی متعدد در این کشور صورت گرفت که تا به امروز نیز ادامه دارد. در این مقاله با کمک گرفتن از دو تئوری واقع گرایی و فمینیسم به بررسی علمی پیامدهای جنگ عراق پرداخته شده است. هدف این مقاله روشن ساختن این مسئله است که دو نظریه واقع گرایی و فمینیسم چگونه نتایج اشغال عراق را تحلیل می‌کنند و کدامیک قدرت تبیین بهتری دارند. نویسندگان پس از بررسی دیدگاه های این دو نظریه روابط بین‌الملل به این نتیجه رسیده‌اند که رویکرد واقع گرایی در زمینه‌ مباحث خرد گرایی (سود و هزینه)، توازن قوای منطقه پس از اشغال و قدرت و منافع آمریکا در جنگ عراق از توان تحلیلی بالایی برخوردار است. فمینیسم نیز به لحاظ هستی شناسی و روش شناسی خاص خود که باعث توجه به نقش افراد و گروه های قومی- مذهبی و همچنین مباحث جنسیتی و اخلاقی در جنگ عراق می‌گردد، توانایی تبیین بخشی از نتایج جنگ عراق را دارد که از دیدگاه واقع‌گرایان پنهان می‌ماند.

کلیدواژه‌ها