مقاله حاضر با توجه به محدودیتهای نظری و عملی نظریه وابستگی متقابل در تبیین روابط روسیه و ترکیه با بهرهگیری از مفروضههای نظریه واقعگرایی همکاری و تعارض به دنبال تحلیل و تبیین پویشهای حاکم بر روابط دو کشور در سالهای 2001 تا 2015 است. با عنایت به روند همگرایی گسترده سیاسی و اقتصادی دو کشور بین سالهای 2001 -2010 و همچنین روند واگرایی سیاسی و امنیتی آنها بعد از تحول در محیط استراتژیک مشترک منطقهای (2011)، سئوال اصلی مقاله بدینگونه قابل طرح است که با توجه به محدودیتهای نظریه وابستگی متقابل، الگوهای همکاری و تعارض در روابط روسیه و ترکیه براساس چه متغیرهایی قابل تبیین است؟ یافتههای مقاله نشان میدهد که نقش تجارت و بهویژه انرژی در تقویت فضای مثبت همکاری بین روسیه و ترکیه به شدت مشروط به یک محیط مثبت امنیتی گسترده بوده و اولویتهای امنیتی، الگوهای همکاری و تعارض روابط بین دو کشور را تعیین میکند. با وجود اینکه وابستگی متقابل اقتصادی همکاری سیاسی را تسهیل مینماید، همگرایی منافع امنیتی حاصل از تغییرات خارجی، متغیر و محرک اصلی در گسترش همکاری روسیه و ترکیه در سالهای 2001 تا 2010 بوده است. ازاینرو، مشروط بودن همکاری روسیه و ترکیه به همگرایی منافع امنیتی در منطقه خاورمیانه، قفقاز و دریای سیاه، و عدم توازی منافع امنیتی دو کشور در محیط استراتژیک ایجاد شده بعد از تحولات انقلابی در خاورمیانه، موجب واگرایی سیاسی و تعارض در روابط دو کشور بعد از سال 2011 شده است.